نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 247
دعوت به حق.
[پيامبر
گرامى اسلام 6 راه رفق و مدارا و تدريج را در پيش گرفت]
و براى اين
حقيقت، در سيره رسول خدا 6 و ائمه طاهرين از اهل بيتش : مظاهر بسيارى
ديده مىشود و پروردگارش نيز به همين روش دستورش داده و در موارد متعددى كه اصحابش
آن جناب را وادار مىكردند به اينكه با دشمن سازش و مداهنه كند (آياتى نازل شده و
آن جناب را از مساهله با باطل در امر دين هر چند اندك باشد نهى فرمود، از آن جمله
آيات زير است كه مىفرمايد:(قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُونَ لا
أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ وَ لا أَنا عابِدٌ
ما عَبَدْتُّمْ وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ، لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِيَ
دِينِ)[1].
و نيز با
لحنى تهديدآميز مىفرمايد:(وَ لَوْ لا أَنْ ثَبَّتْناكَ
لَقَدْ كِدْتَ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئاً قَلِيلًا إِذاً لَأَذَقْناكَ ضِعْفَ
الْحَياةِ وَ ضِعْفَ الْمَماتِ)[2].
و نيز
مىفرمايد:(وَ ما كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلِّينَ عَضُداً)[3] و در قالب مثالى
بسيار وسيع المعنى مىفرمايد:(وَ الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ
نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ، وَ الَّذِي خَبُثَ لا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِداً)[4].
و چون حق با
باطل مخلوط نگشته و با آن ائتلاف نمىكند، لذا خداى سبحان آن جناب را دستور مىدهد
براى اينكه در زير بار سنگين رسالت از پاى در نيايد، طريق رفق و مدارا را پيش
بگيرد و به سوى هدف به تدريج قدم بر دارد تا هم دعوتش بهتر پيش برود و هم مردمى كه
آنان را دعوت مىكند پذيراتر شوند و هم دين خدا كه به سويش دعوت مىكند و اين
دستور را از سه جهت صادر فرموده:
اول: از جهت
معارف حقه و قوانين تشريع شدهاى كه دين خدا مشتمل بر آنها است و هر يك شانى از
شؤون جامعه بشرى را اصلاح مىكند و يا ريشه يكى از مبادى فساد را قطع مىسازد، چون
مساله تعويض عقايد باطله يك ملت و جايگزين كردن عقايدى حقه در ميان آنان، از
دشوارترين كارها است، مخصوصا وقتى آن عقايد باطل ريشه در اخلاق و اعمال آنان
[1] بگو هان اى كافران آگاه باشيد كه من براى خدايانى كه شما به
آنها عبادت مىكنيد عبادت نخواهم كرد، شما هم نمىپرستيد خدايى را كه من مىپرستم،
و من پرستنده نيستم آنچه را كه شما مىپرستيد و شما هم نمىپرستيد آن خدايى را كه
من مىپرستم دين شما براى خودتان و دين من براى من.
[2] و اگر نبود كه ما تو را ثبات قدم داديم، چيزى نمانده بود كه
به كفار اعتماد و ركون كنى، كه اگر مىكردى تو را در زندگى و مرگ دو برابر ديگران
عذابت مىچشانديم. سوره اسراء، آيه: 75 .
[3] من هرگز چنين نبودهام كه گمراه كنندگان را يار خود
بگيرم. سوره كهف، آيه: 51
[4] سرزمين پاك گياهش به اذن پروردگارش مىرويد و اما آن سرزمينى
كه ناپاك است، گياهش جز اندك و بى خاصيت بيرون نمىآيد. سوره اعراف، آيه:
58
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 247