نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 221
در كمين نشستن، استعمال مىشود، و در قرآن خداى
تعالى نيز رقيب خوانده شده، چون اعمال بندگان را حفظ مىكند تا پاداش دهد، همچنين
حفيظ و در كمين و وكيل نيز گفته شده است:(وَ رَبُّكَ عَلى كُلِّ
شَيْءٍ حَفِيظٌ)[1]،(اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ، وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ)[2]،(فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ، إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ)[3].
بطورى كه
ملاحظه مىكنيد امر به تقوا در وحدت انسانى است در بين همه افراد سارى و جارى است،
و دستور به اينكه آثار آن تقوا را كه لازمه آن است حفظ كنند را، با اين بيان تعليل
كرده كه: خداى تعالى رقيب است و به اين تعليل سختترين تخويف و تهديد نسبت به
مخالفت اين دستورها را مىرساند، و با دقت در اين تعليل روشن مىشود: آياتى كه
متعرض مساله بغى ، ظلم ، فساد در زمين ،
طغيان و امثال اينها شده، و دنبالش تهديد و انذار كرده، چه ارتباطى با اين
غرض الهى يعنى حفظ وحدت انسانيت از فساد و سقوط دارد.
گفتارى در
عمر صنف انسان و انسانهاى اوليه
در تاريخ
يهود آمده است كه: عمر نوع بشر از روزى كه در زمين خلق شده تا كنون، بيش از حدود
هفت هزار سال نيست كه اعتبار عقلى هم كمك و مساعد اين تاريخ است، براى اينكه اگر
ما از نوع بشر يك انسان مرد و يك زن را كه با هم زن و شوهر باشند فرض كنيم كه در
مدتى متوسط نه خيلى طولانى و نه خيلى كوتاه با هم زندگى كنند، و هر دو داراى مزاجى
معتدل باشند، و در وضع متوسطى از حيث امنيت و فراوانى نعمت و رفاه و مساعدت و ...
و همه عوامل و شرايطى كه در زندگى انسان مؤثرند قرار داشته باشند و از سوى ديگر
فرض كنيم اين دو فرد در اوضاعى متوسط توالد و تناسل كنند، و باز فرض كنيم كه همه
اوضاعى كه در باره آن دو فرض كرديم در باره فرزندان آن دو نيز محقق باشد، و
فرزندانشان هم از نظر پسرى و دخترى بطور متوسط به دنيا بيايند، خواهيم ديد كه اين
انسان كه در آغاز فقط دو نفر فرض شده بودند، در يك قرن يعنى در رأس صد سال عددشان
به هزار نفر مىرسد، در نتيجه هر يك نفر از انسان در طول
[1] و پروردگارت بر هر چيزى نگهبان و رقيب است. سوره سبأ
آيه: 21 .
[2] اللَّه بر آنان حفيظ است و تو گماشته و وكيل بر آنان
نيستى. سوره شورا آيه: 6 .
[3] پروردگارت شلاق عذاب را بر سرشان فرود آورد، كه پروردگار تو
هر آينه در كمين است. سوره فجر آيه: 14 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 221