نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 4 صفحه : 210
وقوع آن وثوق و خوشبينى، پيدا كند .
دليل اينكه
گفتيم نبايد به اين سخنان گوش فرا داد همان است كه توجه كرديد، گفتيم اسلام به آن
معنايى كه مورد بحث است هدف نهايى نوع بشر و كمالى است كه بشر با غريزه خود رو به
سويش مىرود، چه اينكه به طور تفصيل توجه به اين سير خود داشته باشد و يا نداشته
باشد، تجربههاى پى در پى كه در ساير انواع موجودات شده نيز اين معنا را به طور
قطع ثابت كرده كه هر نوع از انواع موجودات در سير تكاملى خود متوجه به سوى آن هدفى
است كه متناسب با خلقت و وجود او است و نظام خلقت او را به سوى آن هدف سوق مىدهد،
انسان هم يك نوع از انواع موجودات است و از اين قانون كلى مستثنا نيست.
و اما اينكه
گفتند فرضيه اسلام بطور كامل حتى در برههاى از زمان تحقق نيافت، و تجربه نشد تا
الگو براى ساير زمانها بشود جوابش اين است كه كداميك از اديان و سنتها و مسلكهاى
جارى در مجتمعات انسانى در پيدايش و بقايش و در حكومت يافتنش متكى به تجربه قبلى
بوده، تا حكومت يافتن اسلام محتاج به تجربه قبلى باشد؟، اين شرايع و سنتهاى نوح و
ابراهيم و موسى و عيسى است كه مىبينيم بدون سابقه و تجربه قبلى ظهور كرد، و سپس
در بين مردم جريان يافت، و همچنين روشهاى ديگر، چون كيش برهما و بودا و مانى و
غيره، و حتى رژيمهاى تازه در آمد و سنتهاى مادى هم بعد از تجربه پيدا نشدند، اين
سنن دموكراتيك و كمونيست و رژيمهاى ديگر است كه بدون تجربه قبلى پيدا شدند، و در
جوامع مختلف انسانى به شكلهاى مختلف جريان يافتند.
آرى تنها
عاملى كه ظهور و رسوخ سنتهاى اجتماعى بدان نيازمند است، عزم قاطع آورنده و همت
بلند و قلبى آن است قوى، كه در راه رسيدن به هدفش دچار سستى و خستگى نگردد، و صرف
اينكه روزگار گاهى از اوقات با رسيدن اشخاص به هدفشان مساعدت نمىكند، او را از
تعقيب هدف باز ندارد، حال چه اينكه آورنده آن سنت پيامبر و از ناحيه خدا باشد، و
چه اينكه فردى معمولى باشد چه اينكه آن هدف هدفى خدايى باشد و يا هدفى شيطانى.
بحث روايتى
[ (در ذيل آيه شريفه:(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ
صابِرُوا وَ رابِطُوا ...))]
در كتاب
معانى الأخبار از امام صادق ع روايت آورده كه در تفسير آيه: