و اين رابطه
حقيقى كه بين فرد و جامعه وجود دارد، خواه ناخواه به وجود و كينونتى ديگر منجر مىشود،
كينونتى در مجتمع و مطابق قوت و ضعف و وسعت و ضيقى كه افراد در وجودشان و قوايشان
در خواصشان و آثارشان دارند، و در نتيجه غير از وجود تك تك افراد كه فرضا ده
ميليون نفرند يك وجودى ديگر پيدا مىشود بنام مجتمع و غير از آثار و خواصى كه تك
تك افراد دارند خواص و آثارى ديگر و از همه قوىتر پيدا مىشود، بنام آثار اجتماع.
(صد هزاران خيط يكتا را نباشد قوتى
چون به هم
برتافتى اسفند يارش نگسلد
- مترجم)
[هويت و
شخصيت مستقل براى اجتماع در اسلام]
و به همين
جهت قرآن كريم غير از آنچه كه براى افراد هست وجودى و عمرى و كتابى و حتى شعورى و
فهمى و عملى و اطاعتى و معصيتى براى اجتماع قائل است، مثلا در باره عمر و اجل
امتها مىفرمايد:(وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا
يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ)[3].
و در باره
كتاب خاص بهر امتى مىفرمايد:(كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى إِلى
كِتابِهَا)[4].
و در باره
درك و شعور هر امتى مىفرمايد:(زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ
عَمَلَهُمْ)[5].
و در باره
عمل بعضى از امتها فرموده:(مِنْهُمْ أُمَّةٌ،
مُقْتَصِدَةٌ)[6].
و در باره
طاعت امت فرموده:(أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ)[7].
و در باره
معصيت امتها فرموده:(وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ،
لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ
فَكَيْفَ كانَ عِقابِ)[8]، يعنى هر
امتى در صدد بر آمد تا رسول خود را دستگير كنند و با باطل عليه حق مجادله كردند تا
شايد به وسيله آن، حق را از بين ببرند، در
[1] هان اى مردم ما همه شما را از يك مرد و يك زن آفريديم.
سوره حجرات آيه: 13 .
[2] شما نوع بشر بعضى از بعضى ديگريد. سوره آل عمران آيه:
95 .
[3] براى هر امتى اجلى است كه رسيدنش را نه مىتوانند جلو
بيندازند و نه عقب. سوره اعراف آيه: 34 .
[4] و هر امتى به سوى كتابش خوانده مىشود. سوره جاثيه
آيه: 28 .
[5] عمل هر امتى را براى آن امت زينت قرار داديم در نتيجه زشت را
زيبا و زيبا را زشت مىيابند.