responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 66

آسمان بالا مى‌رفتند، و در جايى كه خبرهاى غيبى و سخنان ملائكه به گوششان برسد مى‌نشستند. و از ذيل آيه كه با فاء تفريع فرموده فمن ... و ذيل آيه را متفرع بر همه مطالب گذشته نموده، استفاده مى‌شود كه جنيان خواسته‌اند بگويند از امروز هر كس از ما بخواهد در آن نقطه‌هاى قبلى آسمان به گوش بنشيند، تيرهاى شهابى را مى‌يابد كه از خصوصياتش اين است كه تيراندازى در كمين دارد.

[مفاد آيه:(وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ ...) و آيه:(وَ أَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْها ...) كه از ممنوع شدن جنيان از صعود به آسمان و استراق سمع، همزمان با بعثت پيامبر اسلام 6 خبر مى‌دهد]

در نتيجه از مجموع دو آيه اين خبر به دست مى‌آيد كه: جنيان به يك حادثه آسمانى برخورده‌اند، حادثه‌اى جديد كه مقارن با نزول قرآن و بعثت خاتم الانبياء (صلوات اللَّه عليه) رخ داده، و آن عبارت از اين است كه با بعثت آن جناب، جنيان از تلقى اخبار غيبى آسمانى و استراق سمع براى به دست آوردن آن ممنوع شده‌اند.

در اينجا به استدلال عجيبى از بعضى از مفسرين بر مى‌خوريم، و آن اين است كه اين دو آيه رد بر كسانى است كه معتقدند داستان رجم شيطانها از آسمان، قبل از بعثت رسول خدا 6 هم بوده، و آنچه بعد از بعثت رخ داده پر شدن آسمان از نگهبان است، چون فرموده: ملئت حرسا و اين جمله ظهور دارد در اينكه اصل نگهبانان در آسمان بوده‌اند، آنچه بعد از بعثت رخ داده پر شدن آسمان از نگهبان است. و نيز جمله: (نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ‌) ، ظهور دارد در اينكه ما در آسمان بعضى از نشيمنگاه‌ها را خالى از حارس و شهب مى‌يافتيم، و اما امروز هيچ جاى خالى نيست، همه جا پر شده، به طورى كه در هر نقطه بنشينى براى استراق سمع شهابى را در كمين مى‌بينى‌[1].

و اين استدلال همانطورى كه گفتيم عجيب است، براى اينكه اگر اين دو آيه مى‌خواستند از پر شدن آسمان از حارسان و زياد شدن عدد آنان به حدى كه جاى خالى در آن نمانده خبر دهد، بايد نفى را متوجه شنيدن از تمامى نقاط كند، در قبال وضع گذشته كه جنيان مى‌توانستند در بعضى نقاط بنشينند، و اسرار را بشنوند، نه اينكه نفى را متوجه صرف شنيدن كند، و ما مى‌بينيم در آيه شريفه‌(فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً) سخنى از همه نقاط و بعضى نقاط نگفته، تنها فرموده: هر كس از جنيان بخواهد چيزى بشنود شهابى را در كمين مى‌بيند.

و بر فرض قبول كنيم كه از اين عبارت نفى كلى استفاده مى‌شود و مى‌خواهد سمع را على الاطلاق نفى كند و همين مقدار در نفى كلى كافى باشد، ليكن همين كه مى‌دانيم غرض‌


[1] مجمع البيان، ج 10، ص 369.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 66
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست