responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 617

است، كه پنداشته مال او را جاودان مى‌سازد، و نيز جمله‌(الَّذِي جَمَعَ ...) به منزله تعليل است براى جمله‌(وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ)، و مى‌فهماند علت اينكه ويل را نثار هر همزه و لمزه كرديم اين است كه او مال پشيز دنيا را جمع مى‌كند و مى‌شمارد.

(كَلَّا لَيُنْبَذَنَّ فِي الْحُطَمَةِ) اين جمله ردع و تخطئه پندار غلط او است، كه مى‌پندارد مال، جاودانه‌اش مى‌كند، و لام در كلمه لينبذن لام سوگند است، و واژه نبذ به معناى پرت كردن و دور انداختن چيزى است. و كلمه حطمة (بر وزن همزه و نيز بر وزن لمزه و نكحة و ضحكة) صيغه مبالغه است، و مبالغه در حطم (شكستن) را مى‌رساند، البته به معناى خوردن هم استعمال شده، و اين كلمه يكى از نامهاى جهنم است چون جمله‌(نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ) آن را به آتش جهنم تفسير كرده.

و معناى آيه اين است كه: نه، او اشتباه كرده، مال دنيايش جاودانش نمى‌سازد، سوگند مى‌خورم كه به زودى مى‌ميرد و در حطمه‌اش پرت مى‌كنند.

(وَ ما أَدْراكَ مَا الْحُطَمَةُ) و تو نمى‌دانى حطمه چه حطمه‌اى است؟! اين جمله تعظيم و هول انگيزى حطمه را مى‌رساند.

[معناى اينكه در وصف آتش جهنم فرمود:(الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ) و معناى‌(فِي عَمَدٍ مُمَدَّدَةٍ)]

(نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ الَّتِي تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَةِ) ايقاد نار به معناى شعله‌ور ساختن آتش است. و كلمه اطلاع و طلوع بر هر چيز به معناى اشراف بر آن چيز، و ظاهر شدن آن است، و كلمه افئدة جمع كلمه فؤاد است كه به معناى قلب است، و مراد از قلب در اصطلاح قرآن كريم (عضو صنوبرى شكل كه تلمبه خون براى رساندن آن به سراسر بدن است نيست بلكه) چيزى است به نام نفس انسانيت، كه شعور و فكر بشر از آن ناشى مى‌شود.

و گويا مراد از اطلاع آتش بر قلوب اين است كه آتش دوزخ باطن آدمى را مى‌سوزاند، همانطور كه ظاهرش را مى‌سوزاند، به خلاف آتش دنيا كه تنها ظاهر را مى‌سوزاند.

قرآن درباره سوزاندن آتش جهنم فرموده:(وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ)[1].

(إِنَّها عَلَيْهِمْ مُؤْصَدَةٌ) يعنى آتش بر آنان منطبق است، به اين معنا كه از آنان احدى بيرون آتش نمى‌ماند،


[1] آتش‌گيرانه‌اش انسان و سنگ است. سوره بقره، آيه 24.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 617
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست