responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 602

استدلال كرده‌اند به اينكه جمله‌(لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ) نمى‌تواند جواب حرف لو باشد، چون اين حرف امتناع را مى‌رساند، بر سر هر جمله در آيد مى‌فهماند مضمون اين جمله نشدنى است، و رؤيت هر چيزى به معناى تحقق وقوع آن است، و جواب نشدنى، شدنى قرار نمى‌گيرد.

و اين تفسير مبنى بر اين است كه مراد از رؤيت جحيم، رؤيت آن در قيامت باشد، و آيه شريفه بخواهد به مضمون آيه‌(وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى‌)[1] اشاره كند، و اين خيلى مسلم نيست، بلكه از ظاهر كلام بر مى‌آيد كه مراد از ديدن جحيم، ديدن آن در دنيا و قبل از قيامت و به چشم بصيرت است، منظور رؤيت قلب است، كه به طورى كه از آيه زير استفاده مى‌شود خود از آثار علم اليقين است،(وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ)[2]، كه بحث در پيرامون آن گذشت، و اين رؤيت قلبى قبل از قيامت است، و براى مردمى كه سرگرم مفاخرتند دست نمى‌دهد، بلكه در مورد آنان امرى ممتنع است، چون چنين افرادى ممكن نيست علم اليقين پيدا كنند.

(ثُمَّ لَتَرَوُنَّها عَيْنَ الْيَقِينِ) مراد از عين اليقين خود يقين است، و معنايش اين است كه جحيم را با يقين محض مى‌بينند، و مراد از علم يقين در آيه قبل مشاهده دوزخ با چشم بصيرت و در دنيا است، و به عين اليقين ديدن آن در قيامت با چشم ظاهر است، دليلش آيه بعدى است كه سخن از سؤال و بازخواست در قيامت دارد، مى‌فرمايد:(ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ).

ولى بعضى‌[3] از مفسرين گفته‌اند، مراد از رؤيت اولى، قبل از دخول در جحيم، و مراد از دومى بعد از دخول در آن است، و خلاصه منظور از هر دو رؤيت در قيامت است.

بعضى‌[4] ديگر گفته‌اند: منظور از رؤيت اولى معرفت، و از دومى ديدن و مشاهده است.

بعضى‌[5] هم گفته‌اند. مراد يك رؤيت است، و تكرارش صرفا براى فهماندن استمرار و خلود در دوزخ است. و بعضى وجوهى ديگر گفته‌اند، كه همه آنها ضعيف است.


[1] و جهنم براى هر بيننده‌اى آشكار مى‌گردد. سوره نازعات، آيه 36.

[2] و اين چنين ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نشان مى‌دهيم( تا چنين و چنان شود و) تا از صاحبان يقين گردد. سوره انعام، آيه 75.

[3] روح المعانى، ج 30، ص 225.

[4] ( 4 و 5) روح المعانى، ج 30، ص 225.

[5] ( 4 و 5) روح المعانى، ج 30، ص 225.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 20  صفحه : 602
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست