نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 468
هست، مخصوصا
اين تطبيق در صورتى كه مراد از فجر و ليالى دهگانه فجر ذى الحجه و شبهاى دهه اول
آن باشد مناسبتر است.
ولى
بعضى[1]
گفتهاند: مراد دو ركعت نماز معروف به شفع و يك ركعت نماز معروف
به وتر است، كه در آخر شب خوانده مىشود. بعضى[2]
ديگر گفتهاند مراد مطلق نمازها است، كه بعضى شفع- دو ركعتى و چهار ركعتى- و بعضى
ديگر وتر- يك ركعتى و سه ركعتى- است. بعضى[3]
ديگر گفتهاند: شفع، روز قربان و وتر، روز عرفه نهم ذى الحجه است. و بعضى[4]
گفتهاند: شفع تمام انسانها است، به دليل اينكه فرموده:(وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً)[5]، و
وتر خداى تعالى است، كه تك است، و بر طبق هر يك از اين اقوال رواياتى هم رسيده، كه
به زودى در بحث روايتى آينده از نظر خواننده خواهد گذشت ان شاء اللَّه.
بعضى[6]
ديگر گفتهاند: منظور جفت و طاق از هر عددى است، و اگر به شفع و وتر سوگند ياد
كرده در حقيقت به عدد قسم خورده، چون هر اندازه و مقدارى به وسيله عدد حساب و ضبط
مىشود، و اين نعمت عدد خود از بزرگترين نعمتهاى خداست. بعضى[7]
هم گفتهاند:
شفع
و وتر همه مخلوقات است، براى اينكه هر چيزى كه تصور كنى يا طاق است و يا جفت.
بعضى[8]
ديگر گفتهاند: وتر آدم و شفع همسر او است. بعضى[9]
گفتهاند شفع شبها و روزها است، و وتر تنها آن روزى است كه دنبالش شب نيايد، و آن
روز قيامت است. بعضى[10] ديگر
گفتهاند: شفع صفا و مروه، و وتر بيت الحرام است. بعضى[11]
گفتهاند: مراد از كلمه شفع روزهاى قوم عاد، و منظور از وتر شبهاى آن
است. و بعضى[12]
گفتهاند: شفع درهاى بهشت است، كه جفت است، چون هشت در است، و وتر درهاى دوزخ است
كه هفت در است، و از اين قبيل اقوال بسيارى كه بعضى از مفسرين تا سى و شش قول
شمردهاند و اكثر آنها بدون دليل است.
(وَ اللَّيْلِ إِذا يَسْرِ)- يعنى شب در هنگامى كه مىگذرد و
اين جمله در معناى آيه