نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 43
انداخته
نمىشود، مطلق اجل حتمى است، حال چه اجل مسمى باشد، و چه غير مسمى.
خلاصه
هر دو قسم اجل را شامل مىشود، پس هيچ عاملى نمىتواند قضاى خدا را رد كند و حكم
او را عقب اندازد.
و
معناى آيه اين است كه اگر داراى عبادت و تقوا و اطاعت شويد خداى تعالى اجل غير
مسماى شما را تا اجل مسمى تاخير مىاندازد، براى اينكه اگر چنين نكنيد و اجل شما
برسد، ديگر تاخير انداخته نمىشود، چون اجل خدا وقتى مىرسد ديگر تاخير انداخته
نمىشود، در نتيجه در اين كلام علاوه بر اينكه وعده به تاخير اجل مسمى در صورت
ايمان داده شده، تهديدى هم شده به اينكه اگر ايمان نياورند عذابى عاجل به سر
وقتشان خواهد آمد.
از
آنچه گذشت نادرستى تفسير زير روشن گرديد، كه بعضى[1]
گفتهاند: مراد از اجل اللَّه اجل غير مسمى است. و همچنين از اين ضعيفتر سخن كسى[2]
است كه آن را به اجل مسمى تفسير كرده. چون گفتيم منظور از آن مطلق اجل است.
بعضى[3]
هم گفتهاند: مراد از اجل اللَّه روز قيامت است، و ظاهرا اين مفسر خواسته اجل مسمى
را نيز به روز قيامت تفسير كند، آن وقت معناى آيه مثل اين مىشود كه بگوييم:
اگر
ايمان نياوريد، خداى تعالى در عذاب دنيايى شما تعجيل نموده آن را فرا مىرساند، و
اگر ايمان بياوريد سزاى شما را تا روز قيامت تاخير مىاندازد، روزى كه وقتى موعدش
فرا رسد ديگر تاخير انداخته نمىشود.
ليكن
خواننده عزيز توجه دارد به اينكه اين نظريه با بشارتى كه جمله(يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ) متضمن آن است نمىسازد.
و
جمله(لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ) مربوط به
اول كلام است، و معنايش اين است كه: لو كنتم تعلمون ان للَّه أجلين، و ان
أجله اذا جاء لا يؤخر استجبتم دعوتى و عبدتم اللَّه و اتقيتموه و اطعتمونى- اگر
علم مىداشتيد به اينكه خدا دو اجل دارد، و اجل او وقتى فرا برسد تاخير انداخته
نمىشود، آن وقت دعوت مرا اجابت مىكرديد، يعنى خدا را مىپرستيديد و از او پروا
مىداشتيد و مرا اطاعت مىكرديد . بنا بر اين مفعول جمله تعلمون
حذف شده، چون سابقه كلام به آن دلالت مىكرده.
بعضى[4]
از مفسرين گفتهاند: جمله تعلمون نازل به منزله فعل لازم، و
جواب لو