نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 320
عذاب آن
انذار كنى، نه اينكه از وقت قيام آن خبر دهى تا وقتى از تو از وقت آن مىپرسند
جواب دهى، پس انحصارى كه از آيه استفاده مىشود، به اصطلاح اهل ادب قصر افراد است،
يعنى شان رسول خدا 6 و مسئوليت او را منحصر در انذار مىكند و علم به وقت قيامت
و تعيين آن را براى هر كس كه از آن سؤال كند از آن جناب نفى فرموده.
و
مراد از خشيت بطورى كه مناسب با مقام باشد همان دلواپسى است، چون هستند افرادى كه
از شنيدن خبر قيامت هيچ متاثر نمىشوند، و بعضى اين زمينه را دارند كه اگر بشنوند
دچار ترس بشوند، همين زمينه عبارت است از خشيت، نه ترس فعلى، چون قبل از انذار ترس
معنا ندارد.
[مفاد
آيه:(كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا
عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها) كه در قالب تمثيل نزديكى قيامت را
بيان مىكند]
(كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ
ضُحاها) اين جمله نزديكى قيامت را در قالب يك تمثيل و تشبيه بيان نموده،
مىفرمايد:
نزديكى
قيامت به زندگى دنيايشان طورى است كه مثل آنان در هنگام ديدن قيامت مثل خود آنان
است در آن فرض كه بعد از گذشتن يك شب و يا يك نصف روز از مردنشان دوباره زنده
شوند، در آن صورت چه مىگويند؟ مىگويند: بعد از مردن بيش از يك شب نگذشت كه
دوباره زنده شديم، و خلاصه فاصله بين مردن و قيامت را مدت زمانى احساس مىكنند، كه
نسبتش با روز و شبهاى گذشته عمرشان نسبت يك شب و يا يك ظهر را دارد.
از
آنچه گذشت روشن شد كه مراد از كلمه لبث درنگ در مدت زمانى است كه بين
زندگى دنيا و روز بعث فاصله شده، و در اين مدت در قبرها آرميده بودند چون حساب بر
مجموع زندگى دنيا واقع مىشود.
ولى
بعضى[1] از مفسرين
گفتهاند: مراد از كلمه لبث مدت زمانى است كه بين سؤال از وقت قيامت و
خود قيامت فاصله شده. ليكن اين نظريه درست نيست، براى اينكه گويندگان اين حرف وضع
خود را در هنگام بعث اينطور مىبينند، و بعث در مقابل مرگ قبل از آن است، نه مرگ و
مقدارى از حيات قبل از مرگ.
علاوه
بر اين، اين وجه با ظواهر ساير آيات كه متعرض بعث و درنگ اهل محشر است نمىسازد،
مانند آيه(قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ)[2]،
كه ملاحظه مىكنيد لبث را عبارت دانستهاند از مدت زمانى كه در قبر بودند.