نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 309
- به كسره
راء و سكون عين- يعنى گياه نيز اطلاق مىشود، همانطور كه به معناى مصدر ميمى و اسم
زمان و مكان مىآيد، و مراد از بيرون كردن آب زمين از زمين، شكافتن چشمهها و جارى
ساختن نهرها است، و مراد از اخراج مرعاى زمين، روياندن نبات بر روى زمين است،
نباتاتى كه حيوانات و انسانها از آنها تغذيه مىكنند. پس، از ظاهر اين آيه بر
مىآيد كه مراد از مرعى مطلق گياهانى باشد كه حيوان و انسان از آن تغذيه مىكند،
هم چنان كه آيه(مَتاعاً
لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ)
هم بدان اشعار دارد، نه تنها گياهانى كه مختص حيوان است، هر چند كه كلمه مرعى
بيشتر در آن خصوص استعمال مىشود.
(وَ الْجِبالَ أَرْساها)- يعنى كوهها را بر زمين استوار كرد
تا زمين نوسان و اضطراب نكند، و بتواند آبها و معدنها را در جوف خود ذخيره كند، هم
چنان كه ساير آيات قرآنى از اين جريان خبر داده.
(مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ)- يعنى آنچه از آسمان و زمين
كه گفته شد خلق كرديم و امر آن را تدبير نموديم تا متاعى باشد براى شما و چارپايان
شما، چارپايانى كه خداوند براى شما مسخر كرد، تا در زندگيتان از آنها بهرهمند
شويد، پس اين خلقت و تدبير كه بهرهمندى شما در آن است بر شما واجب مىسازد، در پى
معرفت پروردگارتان باشيد و از مقام او بترسيد و نعمتش را شكر گزاريد چون در اين
ميان روزى هست كه در آن بدانچه كردهايد جزاء داده مىشويد، خير باشد خير و شر
باشد شر، هم چنان كه اين خلقت و تدبير از خلقت شما شديدتر است، پس شما ديگر نبايد
از خلقت بار دوم خود استبعاد و تعجب كنيد و آن را بر خدا دشوار بپنداريد.
[تسميه
قيامت به الطامة الكبرى ]
(فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى) در مجمع
البيان مىگويد كلمه طامة به معناى عاليه و غالبه است، وقتى گفته
مىشود: اين اطم از آن است، معنايش اين است كه از آن عالىتر است و طم
الطائر الشجرة ، به اين معنا است كه طائر به بالاى درخت پرواز كرد، و هر
داهيه و بلايى را كه انسانها از دفع آن عاجز باشند طامه مىگويند[1].
و بنا به گفته وى طامه كبرى همان قيامت است، چون قيامت داهيهاى است كه از هر
داهيه ديگرى عالىتر است، و بر هر داهيهاى غالب است، اين است معناى كبرى بودن
طامه قيامت، و چون نفرموده قيامت از هر داهيهاى بزرگتر است، بطور مطلق فرموده
داهيه بزرگتر، معلوم مىشود هيچ داهيه و واقعهاى بزرگتر از آن نيست.