نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 307
بعضى[1]
ديگر گفتهاند: مراد از اولى تكذيب آيات خدا و نافرمانى او است، كه در اول قصه نقل
شده، و مراد از آخرت جمله(أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى)
است، كه در آخر قصه نقل شده، اين وجه هم مثل قبلىاش بعيد است.
بعضى[2]
ديگر گفتهاند اولى اولين معصيت، و آخرة آخرين معصيت او
است، و معناى آيه اين است كه: خداى تعالى او را به جرم همه گناهانش بگرفت. اين وجه
هم خالى از خفاء نيست.
(إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى) كلمه
ذلك اشاره است به داستان موسى (ع) و ظاهرا مفعول يخشى به
فراموشى سپرده شده، يعنى عمدا از ذكرش خوددارى شده، و معناى عبارت اين است كه در
اين حديث- يعنى داستان موسى- عبرتى است براى هر كس كه خشيت داشته باشد، يعنى داراى
غريزه ترس از شقاوت و عذاب باشد، و انسان سالم چنين غريزهاى دارد، پس در داستان
موسى عبرتى است براى هر كس كه انسان باشد و فطرت انسانيش را از دست نداده باشد.
بعضى[3]
هم گفتهاند: مفعول حذف شده، و تقدير كلام لمن يخشى اللَّه است. ولى
وجه قبلى بليغتر است.
[رفع
استبعاد معاد در خطاب و استفهام توبيخى(أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ
خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها ...)]
(
أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها) ...(وَ لِأَنْعامِكُمْ ) اين خطاب، خطابى است توبيخى به مشركين، كه منكر
قيامت بوده و آن را مسخره مىكردند، خطابى است هم بر سبيل عتاب، و هم متضمن جواب
استبعاد آنان بر بعث كه گفتند:(أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ
فِي الْحافِرَةِ أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً)، مىفرمايد
خداى تعالى چيزهايى خلق كرده كه خيلى بزرگتر از شما است، پس او مىتواند دوباره
شما را در نشاه ديگر زنده كند، و ايجاد نمايد.
و
نيز متضمن اشارهاى است به دليل وقوع قيامت، چون در اين آيه تدبير عام عالمى و
ارتباط آن به عالم انسانى را خاطر نشان مىسازد، و لازمه اين تدبير، ربوبيت خداى
تعالى است، و لازمه ربوبيت او صحت نبوت و تكليف است، و لازمه آن نيز اين است كه
روز جزايى باشد، و آن همان روز بعث و حشر است، و به همين جهت مساله بعث را بر اين
آيه متفرع نموده، فرمود:(فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى
...).
پس
جمله(أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ)
استفهامى است توبيخى به داعى رفع استبعاد