نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 197
خداى تعالى
انبيايى را مبعوث، و رسلى را ارسال، و كتبى را انزال، و شرايعى را تشريع مىكند، و
به اين وسيله پيش پاى بشر را در زندگيش روشن، و سعادت و شقاوتش را بيان مىكند، و
اين دعوت به طور مدام در بين بشر جريان داشته، و به وسيله دعوت فطرت تاييد مىشده،
هم چنان كه فرمود:(
إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ
بَعْدِهِ) ...
و
بين اين دو هدايت فرقهايى است، يكى اين است كه هدايت فطرى عمومى است و به همه
مىرسد، احدى از انسانها نيست كه از اين عموميت مستثنى باشد، براى اينكه هدايت
فطرى لازمه خلقت بشر است، و در همه افراد در آغاز خلقتشان بالسويه موجود است، چيزى
كه هست بسا مىشود به خاطر عواملى، ضعيف و در بعضى در نهايت بىاثر مىگردد، و آن
عوامل امورى است كه نمىگذارد انسان متوجه شود به اينكه عقل و فطرتش او را به چه
مىخواند، و يا اگر چنين شواغل و موانعى در كار نيست، و دعوت عقل و فطرتش را خوب
مىفهمد، ليكن ملكات زشتى كه (در اثر تكرار گناه) در دلش رسوخ يافته نمىگذارد
دعوت فطرت را اجابت كند، از قبيل ملكه عناد، لجاجت و نظائر آن، كه خداى تعالى در
آيه زير جامع همه آنها را هواى نفس معرفى نموده، فرموده:(أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ
خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً فَمَنْ
يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ)[2] و
هدايتى كه در اين آيه از هواپرستان نفى شده هدايت به معناى ايصال به مطلوب است، نه
هدايت به معناى ارائه طريق.
خلاصه
مىخواهد بفرمايد: ما او را به مطلوبش نمىرسانيم، نه اينكه هدايت نمىكنيم، چون
دنباله آيه آمده:(وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ).
و
اما هدايت زبانى كه دعوت دينى متضمن آن است، چيزى نيست كه خداى تعالى از كسى دريغ
بدارد، اين هدايت بايد به جامعه برسد و در معرض و دسترس عقلها قرار گيرد، تا هر
كس كه حق را بر باطل مقدم مىدارد دسترسى به آن هدايت داشته باشد، و اما اينكه اين
هدايت به تك تك افراد جامعه برسد، چه بسا فراهم نشود، چون بسا مىشود علل و
[1] ما به تو وحى كرديم، همانطور كه به نوح و پيامبران بعد از او
وحى كرديم ... اينان رسولانى بودند كه بشر را بشارت داده و تهديد مىكردند، تا حجت
بر مردم تمام شود، و مردم ديگر بهانهاى براى گمراهى نداشته باشند. سوره نساء، آيه
165.
[2] آيا ديدى آن كسى را كه هواى نفس خويش را معبود و خداى خود
گرفت، و خداى تعالى او را با داشتن علم گمراه نموده، بر گوش و قلبش مهر نهاد، و بر
ديدهاش پرده افكند، ديگر بعد از خدا كيست كه او را هدايت كند. سوره جاثيه، آيه
23.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 197