نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 150
بوده كه به
نظر ما تميز، و به نظر بعضى[1] حال از
مطلبى است كه از سياق(إِنَّها لَإِحْدَى الْكُبَرِ)
فهميده مىشود، و به قول آن مفسر معنايش اين است كه قرآن در حالى كه بيمرسان است،
از آيات كبراى الهى است، و به نظر ما معنايش اين مىشود كه قرآن از حيث انذار و
بيمرسانى از آيات كبراى حق است.
بعضى
وجوه ديگرى ذكر كردهاند كه قابل اعتناء نيست، مثلا يكى[2]
گفته: صفت پيغمبر است، و آيه متصل به اول سوره و تقدير آن قم نذيرا للبشر
فانذر است. و آن ديگرى[3] گفته: صفت
خداى تعالى است.
(لِمَنْ شاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ)
اين جمله انذار را عموميت مىدهد به همه بشر، چه آنها كه ايمان بياورند و چه آنها
كه نياورند و جمله لمن شاء بدل است از كلمه بشر و جمله(أَنْ يَتَقَدَّمَ ...) مفعول كلمه شاء است، و
منظور از تقدم ، پيروى كردن از حق است كه مصداق خارجيش ايمان و اطاعت
است، و منظور از تاخر ، پيروى نكردن است كه مصداقش كفر و معصيت است و
معنايش اين است كه: از اين جهت از بزرگترين آيات الهى است كه نذير است براى همه
بشر، چه آنهايى از شما كه حق را پيروى مىكنند، و چه آنهايى از شما كه حق را پيروى
نمىكنند، و احدى نيست كه بىرابطه با قرآن باشد.
بعضى[4]
گفتهاند: جمله(أَنْ يَتَقَدَّمَ) در موضع
رفع است تا مبتدا باشد، و جمله لمن شاء خبر آن است، و مثل اين است كه
بگويى: لمن توضأ ان يصلى- كسى كه وضو گرفته مىتواند نماز بخواند پس
معنى مطلق است يعنى كسى كه تقدم را بخواهد مىتواند متقدم شود، و كسى كه
تاخر را بخواهد مىتواند متاخر باشد و يا مثل كلام خداى تعالى است كه در جاى
ديگر فرموده:(فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ
فَلْيَكْفُرْ)، و مراد از تقدم و تاخر، سبقت گرفتن و نگرفتن به
سوى خير است.
[معناى
اينكه فرمود:(كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ)
و مراد از استثناء(إِلَّا أَصْحابَ الْيَمِينِ)]
(كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ) حرف
باء در بما به معناى باى فارسى و يا به معناى بسبب
است، و يا به معناى در مقابل است، و كلمه رهينة به معناى
رهن و گروگان است، هم چنان كه زمخشرى در كشاف گفته: كلمه رهينة در
آيه (كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهِينَةٌ) مؤنث
رهين نيست، كه كسى خيال كند چون كلمه نفس مؤنث است، رهينه نيز مؤنث
آمده، چون اگر