نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 141
دنباله
بحثى كه پيرامون نفاق داشتيم [و بيان اينكه انگيزههاى نفاق قبل از هجرت نيز وجود
داشته است]
بعضى[1]
از مفسرين كه پذيرفتهاند سوره مورد بحث در مكه نازل شده، و منافقين و بيماردلان
در مدينه پيدا شدند، در باره آيه(وَ لِيَقُولَ الَّذِينَ فِي
قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ)، گفتهاند كه: يك پيشگويى غيبى است
از اينكه بعد از هجرت جمعى منافق پيدا خواهند شد.
و
ما مىگوييم: اينكه سوره مورد بحث همهاش در مكه نازل شده باشد مطلبى است كه از
نظر روايات متعين است، و بعضى از مفسرين ادعاى اجماع بر آن كردهاند، و اينكه از
مقاتل نقل كردهاند كه آيه(وَ ما جَعَلْنا أَصْحابَ
النَّارِ إِلَّا مَلائِكَةً ...) در مدينه نازل شده از طريق نقل ثابت
نشده كه به راستى او چنين چيزى گفته باشد و بر فرض هم كه ثابت باشد، يك نظريه شخصى
از مقاتل است كه فكر كرده نفاق در مدينه پيدا شده و آيه از آن خبر مىدهد.
و
اما اينكه نفاق در مدينه پيدا شد، بعضى[2]
از مفسرين بر آن اصرار ورزيده و استدلال كردهاند به اينكه رسول خدا 6 و
مسلمانان قبل از هجرت آن قدر نيرومند نبودند، و امرشان نافذ و دستشان باز نبوده كه
مردم از هيبت آنان حساب ببرند، و كفر باطنى خود را پنهان كنند، و يا به اميد
خيرشان دم از اسلام بزنند، به خلاف حالى كه مسلمانان بعد از هجرت در مدينه داشتند.
ليكن
اين استدلال تمام نيست، زيرا همانطور كه در سوره منافقون در بحثى كه پيرامون نفاق
داشتيم به ناتمامى آن اشاره نموديم و حاصلش اين است كه: انگيزه و علت نفاق منحصر
در ترس و پروا داشتن، و يا به دست آوردن خير عاجل نيست، چون ممكن است كسى به اميد
نفع و خير مؤجل و دراز مدت نفاق بورزد، و ممكن است كسى به انگيزه تعصب و حميت نفاق
بورزد، و يا انگيزهاش اين باشد كه نسبت به كفر قبلى خود عادت داشته، دست برداشتن
از عادت برايش مشكل باشد، و همچنين ممكن است انگيزههايى ديگر باعث نفاق شود.
و
هيچ دليلى در دست نيست كه دلالت كند بر اينكه پاى اين انگيزهها در مورد هيچ يك از
مسلمانان مكه در كار نبوده، بلكه از بعضى از همان مسلمانان نقل شده كه در مكه
ايمان آورده، و سپس برگشته، و يا با شك و ترديد ايمان آورده و سپس ثابت قدم شده.