نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 20 صفحه : 112
[رواياتى
راجع به كيفيت نزول وحى بر رسول اللَّه 6]
و
نيز در همان كتاب از ام سلمه روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 قرائتش را آيه آيه
مىكرد[1].
و
در همان كتاب از انس روايت كرده كه گفت: رسول خدا 6 صوت خود را در قرائت مىكشيد[2].
و
نيز در همان كتاب روايت كرده كه: حارث بن هشام از رسول خدا 6 پرسيد وحى چگونه بر
تو نازل مىشود؟ فرمود: احيانا صدايى چون صداى زنگ به گوشم مىخورد، و من آنچه را
مىگويد از بر مىشوم، و اين نوع وحى از ساير انواعش بر من سختتر است، و بدنم عرق
مىكند، و گاهى فرشته وحى به صورت مردى برايم مجسم مىشود، و من آنچه را مىگويد
از بر مىشوم.
عايشه
هم گفته: گاه مىشد كه وحى بر آن جناب نازل مىشد در حالى كه سوار بر شتر بود
ناچار به گردن حيوان مىزد تا بخوابد. و نيز گفته: من ديدهام كه گاهى در روز
بسيار سرد وحى بر آن جناب نازل مىشد و خيس عرق مىشد، به طورى كه عرق از پيشانيش
مىچكيد[3].
و
از تفسير عياشى نقل شده كه او به سند خود از عيسى بن عبيد از پدرش از جدش از على
(ع) روايت كرده كه فرمود: قرآن بعضى آياتش بعضى ديگر را نسخ مىكند، و لذا بايد به
دستور رسول خدا 6 به همه آيات تمسك كرد، يعنى آخرين آيهاى را هم كه نازل شده در
نظر بگيريم. و از جمله آخرين آياتى كه به آن جناب نازل شد سوره مائده است، كه ما
قبل خود را نسخ كرده ولى چيزى آن را نسخ نمىكند، اين سوره در حالى بر آن جناب
نازل شد كه بر ناقه شهباء سوار بود، و وحى آن چنان بر آن حيوان گران آمد كه
نتوانست راه برود، بلكه شكمش را به زمين نزديك مىكرد و من خود ديدم كه نزديك بود
نافش به زمين برسد[4].
مؤلف:
اين روايت اگر درست باشد ناگزير بايد بگوييم ظاهر شدن اثر سنگينى وحى در ناقه و يا
قاطر، از قبيل تجسم معانى است، نه اينكه وحى هم امرى مادى و داراى سنگينى وزن است،
چون اين سخن معقول نيست. و نظير اين تعبيرها در رواياتى كه معجزات و كرامات اولياء
را نقل مىكنند، بسيار است.
و
در تهذيب به سند خود از هشام بن سالم از امام صادق (ع) روايت كرده كه در تفسير
كلام خداى عز و جل كه فرموده(إِنَّ ناشِئَةَ اللَّيْلِ
هِيَ أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قِيلًا)، فرمود: