نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 83
و اين رسمى است پسنديده كه مردم بر آن عادت
دارند، دليل بر اينكه امر نامبرده مولوى نيست، اين است كه زمينه كلام تخطئه عادت
زشتى است كه بدون هيچ دليلى در بين مردمى پيدا شده عادتى كه به جز از بين بردن يك
عادت پسنديده، و موافق با غرض عقلايى، دليل ديگرى ندارد، در چنين زمينهاى سفارش
به اينكه خانهها را از در درآييد، به بيش از هدايت و ارشاد به سوى طريقه صواب
دلالتى ندارد، و تكليفى نمىآورد، بله داخل شدن در خانهها از پشت خانه و يا از
بام به عنوان اينكه اين عمل جزء دين است، بدعت است و حرام.
(وَ
اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ) ... در اول سوره توجه فرموديد
كه تقوا يكى از صفاتى است كه با همه مراتب ايمان و همه مقامات كمال جمع مىشود، و
اين هم معلوم است كه تمامى مقامات مستوجب فلاح و رستگارى نيست آن طور كه مقامات
آخر كه به كلى شرك و ضلالت را از دل صاحبش زدوده مىكند، مستوجب آن است، بله اين
خاصيت را دارد كه آدمى را به سوى فلاح هدايت نموده و به سعادت بشارت مىدهد و
بهمين جهت در جمله مورد بحث فرمود: (و از خدا بپرهيزيد شايد رستگار شويد) و نفرمود
(تا رستگار شويد) و ممكن است منظور از تقوا امتثال خصوص امرى باشد كه در آيه شريفه
آمده بود و آن مذمت در آمدن به خانهها از پشت خانه بود.
بحث روايتى
[ (پيرامون آيه شريفه و شان نزول آن)]
در الدر
المنثور است كه ابن جرير و ابن ابى حاتم از ابن عباس روايت كردهاند كه گفت: مردم
از رسول خدا ص پرسيدند: اهله چيست؟ آيه شريفه آمد كه(يَسْئَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَواقِيتُ لِلنَّاسِ) يعنى با اين
هلالهاى اول ماه مدتهايى كه براى دستورات دينى دارند، و همچنين عده زنان، و
هنگام رفتن به حج را تشخيص مىدهند.[1] مؤلف:
الدر المنثور اين معنا را به چند طريق ديگر از ابى العاليه و قتاده و غير آن دو
نقل كرده.
و نيز روايت
كرده كه بعضى از صحابه از رسول خدا ص پرسيدند: حالات مختلف قمر براى چيست؟ در پاسخ
اين آيه نازل شد و ما قبلا در باره اين مطلب گفتيم كه با ظاهر آيه نمىسازد، و
بهمين جهت اعتبارى به اين حديث نيست.
و در الدر
المنثور است كه وكيع و بخارى و ابن جرير از براء روايت كردهاند كه گفت: