responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 676

[نقد روايات مذكوره و اثبات بطلان قول به منسوخ شدن آيه كريمه ان تبدو ... ]

مؤلف: اين روايات با همه اختلافاتى كه در مضامينش هست، در اين كه مخالف با ظاهر قرآنند مشتركند، چون قبلا گفتيم ظاهر آيه اين است كه محاسبه بر روى اوصافى است كه دل‌ها يا مستقلا و يا از طريق اعضا كسب كرده باشد، و حال، چه اين كسب به وسيله عمل ظاهرى باشد، و چه درونى و پنهانى، و چه انسان مؤمن باشد، و چه كافر اما خطورات نفسانى كسب نيست و ظاهر محاسبه، محاسبه به جزا است، نه خبر دادن به اينكه چه چيزهايى از دل شما گذشته، و چه تصميم‌هايى گرفته‌ايد، و آنچه ما گفتيم، هم خود آيه مورد بحث بر آن دلالت دارد و هم آياتى ديگر كه گذشت.

و اما مساله خود نسخ اشكال جداگانه‌اى دارد، و آن وجوهى از خلل است كه باعث مى‌شود از حجيت ساقط شود.

اول اينكه: نسخ خلاف ظاهر قرآن است، كه بيانش گذشت.

دوم اينكه: مستلزم اين است كه تكليف به چيزى كه خارج از طاقت انسان است جايز باشد، و حال آنكه عقل در بطلان آن هيچ ترديدى ندارد آن هم تكليفى كه از ناحيه خداى تعالى باشد، حال چه اين تكليف بعدا نسخ بشود يا نشود، بلكه تكليف كردن به چيزى كه ما فوق طاقت است و سپس نسخ كردن، اشكالى علاوه دارد، و آن اين است كه به حكم روايت آيه شريفه قبل از اينكه مورد عمل قرار گيرد نسخ شده، و اين خود اشكالى است جداگانه (چون معنايش اين است كه خداى تعالى هم العياذ باللَّه، سخن نسنجيده‌اى گفته، و سپس پشيمان شده باشد، بر خلاف نسخ بعد از عمل كه معنايش اين است كه حكمى كه نسخ شده تا امروز مصلحت داشته و از اول موقت بوده است).

سوم اينكه: خواننده عزيز به زودى در تفسير دو آيه بعد خواهد ديد كه جمله:(لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها) اصلا نمى‌تواند ناسخ چيزى باشد، بلكه تنها دلالت دارد بر اين كه هر نفسى در قيامت به بدى‌هايى كه خودش كسب كرده، خواهد رسيد، چه اينكه تحملش آسان باشد و چه دشوار، و ما فوق طاقت (چون او خودش آن را براى خود درست كرده نه خداى تعالى)، پس اگر كسى چيزى را بر خود تحميل كند كه طاقتش را نداشته باشد، و يا به دست خود، زنجيرى بپاى خود ببندد سرنوشتى است كه خودش براى خود درست كرده، و غير از خود كسى را ملامت نكند، پس جمله:(لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها) به منزله جمله معترضه‌اى است كه مى‌خواهد توهمى را دفع كند.

چهارم اينكه: به زودى خواهد آمد كه اصلا تكيه كلام در دو آيه شريفه بر مساله خطورات نفسانى نيست، و در مساله نسخ حتما بايد ناسخ تكيه بر منسوخ داشته و به آن نظر

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 676
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست