responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 61

و نيز در الدر المنثور است كه معاذ بن جبل از رسول خدا ص نقل كرده كه فرمود: اگر خدا را به حق معرفت مى‌شناختيد، كوه‌ها در برابر دعاى شما متلاشى مى‌شدند.[1]

[سر اينكه فرمود: اگر خدا را به حق معرفت ميشناختيد كوه‌ها در برابر دعاى شما متلاشى ميشدند]

مؤلف: سرش اين است كه جهل به مقام حق، و سلطنت ربوبيت، و ركون و اعتماد به اسباب، رفته رفته اين باور غلط را به انسان مى‌دهد، كه اسباب هم حقيقتا مؤثرند، و اين پندار را به حدى مى‌رساند كه هر معلولى را مستند به علت معهود و اسباب عادى بداند، و چه بسا مى‌شود كه انسان از اين پندار غفلت دارد، و يا اصلا چنين اعتقادى ندارد، ليكن اين مقدار را معتقد است كه اين اسباب هر يك براى خود جايى دارد، كه نمى‌شود سببى ديگر جاى آن را بگيرد، مثلا ما مى‌بينيم حركت و سير باعث نزديكى به مقصد مى‌شود، ولى با كمى پيشرفت در توحيد اين اعتقاد از ما زايل مى‌شود، و حركت را سبب مستقل نمى‌بينيم و مى‌گوئيم مؤثر حقيقى خدا است، و حركت جنبه واسطگى را دارد، ولى اين اعتقاد بر ايمان مى‌ماند كه درست است مؤثر حقيقى خداست ولى اينطور هم نيست كه حركت، هيچ اثر نداشته باشد، بلكه واسطه مؤثرى است كه چيز ديگر جاى آن را پر نمى‌كند، و اگر حركت و سير نباشد نزديكى به مقصد حاصل نمى‌شود.

و سخن كوتاه آنكه ما معتقديم مسببات از اسباب خود تخلف نمى‌كنند، هر چند كه اسباب در حقيقت سبب واقعى نباشند، و تاثير واقعى از آن خداى مسبب الاسباب باشد، و اسباب تنها جنبه وساطت داشته باشند و اين اعتقاد توهمى است كه علم به مقام خداى سبحان آن را نمى‌پذيرد، چون با سلطنت تامه الهيه منافات دارد، (علم به مقام خداى سبحان مى‌گويد درست است كه خداى تعالى چنين مقرر كرده كه مثلا در هنگام تحقق سير و حركت، نزديكى به مقصد نيز محقق شود، و در هنگام وجود آتش حرارت نيز پيدا گردد، ولى چنين هم نيست كه تنها وقتى آتش بود حرارت هم باشد، و يا وقتى آتش بود حرارت و سوزاندن هم حتمى باشد و خلاصه خداى تعالى با به كار انداختن نظام اسباب و مسببات قدرتش محدود نشده بلكه هم چنان قدرتش مطلقه است، مى‌تواند واسطه‌ها را از وساطت بيندازد و اثر را بدون فلان واسطه ايجاد كند، هم چنان كه در مورد معجزات مى‌بينيم آتش هست اما نمى‌سوزاند، و يا خوردن نيست ولى سيرى و سيرابى هست).

و همين توهم باعث شده كه خيال كنيم تخلف مسببات از اسباب عاديه محال است، هر جا جسم هست سنگينى و سقوط نيز هست، هر جا حركت هست نزديكى به مقصد نيز هست، هر جا خوردن و نوشيدن هست سيرى و سيرابى هم هست و مانند اينها، در حالى كه در بحث‌


[1] بحار الانوار ج 69 ص 409 حديث 114

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 61
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست