responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 601

[تشبيه و تمثيل انفاق خالص و انفاق توأم با من و اذى‌]

(كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصابَها وابِلٌ‌) ... اصل در ماده (راء- باء- واو) اين است كه به معناى زيادى استعمال شود، و كلمه ربوه به كسر و فتح و ضم راء هر سه به معناى زمين خوبى است كه گياه در آن بسيار مى‌شود و نمو مى‌كند، و كلمه اكل با ضمه همزه و كاف به معناى خورده شده از هر چيز است، كه واحدش اكله بر وزن لقمه است، و كلمه طل به معناى باران است و فرقش با كلمه مطر اين است كه مطر به معناى باران معمولى است، و طل به معناى بارانى خفيف‌تر از حد معمول و كم‌اثرتر از آن است.

و غرض از اين مثل اين است كه بفهماند انفاقى كه صرفا لوجه اللَّه و بخاطر خدا است هرگز بى اثر نمى‌ماند، و بطور قطع روزى حسن اثرش نمودار مى‌شود، براى اينكه مورد عنايت الهيه است، و از آنجا كه جنبه خدايى دارد و متصل به خدا است (مانند خود خدا) باقى و محفوظ است، هر چند كه اين عنايت بر حسب اختلاف درجات خلوص مختلف مى‌شود، و در نتيجه وزن و ارزش اعمال هم به همان جهت مختلف مى‌گردد، هم چنان كه باغى كه در زمين حاصل خيز ايجاد شده، وقتى باران مى‌آيد بلادرنگ خوردنى‌هايش را به وجهى بهتر تحويل مى‌دهد، هر چند كه اين تحويل دادنش و اين خوردنيهايش بخاطر اختلاف باران (كه يكى مطر است و ديگرى طل)، از نظر خوبى درجاتى پيدا مى‌كند.

و بخاطر وجود همين اختلاف بود كه اين دنباله را به گفتار خود اضافه نمود، كه‌(وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ) يعنى خدا به آنچه مى‌كنيد بينا است، و مساله پاداش دادن به اعمال برايش مشتبه و درهم و برهم نمى‌شود، ثواب اين را با آن ديگر و ثواب ديگرى را به اين نمى‌دهد.

(أَ يَوَدُّ أَحَدُكُمْ أَنْ تَكُونَ لَهُ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ‌) ... كلمه ود كه مصدر يود است به معناى حب و دوست داشتن است، البته حب توأم با آرزو، و كلمه جنت به معناى درختانى بسيار و درهم رفته است، كه در فارسى و عربى آن را بستان گويند، و اگر بستان را جنت خوانده‌اند به اين مناسبت بوده است كه اين كلمه در اصل به معناى پوشاندن است، و چنين درختانى زمين را از نور خورشيد مى‌پوشانند (هم چنان كه به سپر نيز جنة (به ضم جيم) گفته مى‌شود زيرا سپر نيز بدن يك سرباز را از آلت جنگى دشمن مى‌پوشاند)، و به اين جهت صحيح است گفته شود: نهرها از زير آن جارى است ، و اگر كلمه نامبرده به معناى زمينى بود كه درخت داشته باشد، اين عبارت صحيح نبود، چون نهر باغ از زير زمين باغ جارى نيست، در نتيجه خلاف مقصود را مى‌رسانيد، و به همين جهت خداى تعالى در آيه قبلى كه انفاق را به جنتى در ربوه (زمين آباد) مثل مى‌زد در جاى‌

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 601
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست