نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 513
[مراد از كرسى و وسعت كرسى خداوند در وسع
كرسيه ... ]
كلمه
كرسى (از ماده كاف- راء- سين) گرفته شده كه به معناى به هم وصل كردن اجزاى
ساختمان است و اگر تخت را كرسى خواندهاند به اين جهت بوده كه اجزاى آن به دست
نجار (اگر چوبى باشد) و يا صنعتگر ديگر، در هم فشرده و چسبيده شده است، و بسيارى
از مواقع اين كلمه را كنايه از ملك و سلطنت مىگيرند، و مىگويند فلانى از
كرسىنشينان است، يعنى او منطقه نفوذى و قدرت وسيعى دارد.
و به هر حال
جملههايى كه قبل از اين جمله بودند، يعنى جمله(لَهُ ما
فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ) اين معنا را مىفهماندند كه مراد از
وسعت كرسى احاطه مقام سلطنت الهى است، و بنا بر اين در ميان معانى محتملى كه مىشود
براى كرسى كرد، اين معنا متعين مىشود كه مراد از آن مقام ربوبى است، همان مقامى
كه تمامى موجودات آسمانها و زمين قائم به آن هستند چون مملوك و مدبر (به فتح باء)
و معلوم آن مقام هستند، پس بايد گفت: كرسى، مرتبهاى از مراتب علم است، در نتيجه
از معانى محتمل كه براى وسعت هست اين معنا معلوم مىشود كه اين مقام تمامى آنچه در
آسمانها و زمين است، هم ذاتشان و هم آثارشان را حافظ است (پس وسعت كرسى خدا به اين
معنا شد كه مرتبهاى از علم خدا، آن مرتبهاى است كه تمامى عالم قائم به آن است، و
همه چيز در آن محفوظ و نوشته شده است) و به همين جهت به دنبال جمله مورد بحث
فرمود:(وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما).
(وَ لا يَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ) كلمه
يؤد مضارع از مصدر أود است، كه به معناى سنگينى و خستهكنندگى
است، و چون گفته شود: العمل الفلانى آد زيدا معنايش اين است كه فلان
عمل، زيد را خسته كرد و به ستوه آورد، و ظاهرا مرجع ضمير در يؤده همان
كرسى باشد، هر چند كه ممكن است آن را به خود خداى تعالى برگردانيد، و اگر در
دنباله مطالب قبلى فرمود: حفظ آسمانها و زمين، خدا و يا كرسى را خسته نمىكند،
براى اين بود كه ذيل آيه با صدر آن آيه (كه سخن از نفى چرت و خواب داشت) وصل و
متناسب شود، چون آنجا هم مىفرمود: چرت و خواب ندارد، تا او را از قيوميت آسمانها
و زمين باز بدارد.
و حاصل آن
معنايى كه از آيه استفاده مىشود اين است كه خداى تعالى كه هيچ معبودى به جز او
نيست، تمام حيات و زندگى مال اوست، و او قيوميتى مطلق دارد، قيوميتى كه هيچ عاملى
آن را دستخوش ضعف و سستى نمىسازد، و به همين جهت وقتى مىخواهد اين معنا را تعليل
كند با دو نام مقدس على و عظيم ، تعليل مىكند، و
مىفهماند كه خدا به خاطر علو مقامى كه دارا است مخلوقات به او نمىرسند تا به
وسيلهاى در وجود او سستى و در
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 513