responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 496

تعالى متكلمى است بدون اينكه سخن با انديشه بگويد، و اراده كننده‌اى است بدون عزم (تا آخر خطبه).[1] و نيز در نهج البلاغه در خطبه‌اى از آن جناب آمده: همان خداى تعالى كه به نوعى با موسى تكلم كرد و آياتى عظيم، نشان او داد، اما بدون ادوات، و نطقى بدون حلق و حنجره (تا آخر خطبه).[2] مؤلف: اخبارى كه در اين معنا از ائمه اهل بيت ع رسيده بسيار زياد است، و همه يك چيز مى‌گويند، از اين هم كه بگذريم آنچه را كه كتاب و سنت كلام خدا خوانده، صفت فعل است، نه صفت ذات.

بحث فلسفى [ (در باره حقيقت كلام و مصاديق آن و بيان فلسفى متكلم بودن خداوند)]

حكما گفته‌اند: آن عملى كه نام آن در نظر مردم گفتار و كلام است، عبارت است از اينكه صاحب كلام بخواهد معنايى را كه در دل دارد به ديگران بفهماند، و به اين منظور، لغت وضع مى‌كند، يعنى قبل از هر كار با ديگران قرار مى‌گذارد كه هر وقت من فلان صدا را از دهان بيرون آوردم، بدان كه منظورم فلان چيز است، (و به همين جهت است كه در تمامى جوامع بشرى لغات و واژه‌هايى معين شده كه هر لغت آن از معنايى حكايت مى‌كند)، و چون آن صدا به گوش طرف مقابل و يا هر شنونده‌اى رسيد، معنايى كه طبق قرارداد قبلى براى آن لغت معين كرده بودند، به ذهن او وارد مى‌شود، و در نتيجه، گوينده و شنونده هر دو به يك معنا متوجه مى‌شوند، و غرض از تكلم كه همان تفهيم و تفهم است، حاصل مى‌گردد، و گفته‌اند غرض نهايى از كلام و حقيقت آن همين است كه فهم و ذهن كسى به معنايى آشنا شود كه تا كنون آشناى به آن نبود، و اما بقيه خصوصيات و اينكه مثلا تفهيم كننده، انسانى باشد، و دستگاه تنفس داشته باشد، و با نفس صدايى در حنجره خود پديد آورد، و آن صدا را در فضاى دهان و به وسيله زبان، شكل دهد، و با تركيب چند صدا، كلمه‌اى بسازد، كه قبلا با همه شنوندگان قرار گذاشته بود كه اين صدا علامت فلان معنا است، و اينكه شنونده، دستگاه شنوايى داشته باشد، دستگاهى كه صدا را در شرايطى معين بشنود يعنى در صورتى كه ارتعاش‌


[1] نهج البلاغه صبحى صالح، ص 258، خطبه 179

[2] نهج البلاغه صبحى صالح، ص 262، خطبه 182

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 496
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست