responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 431

جالوت را به قتل رساند، و ملك و سلطنت در بنى اسرائيل مستقر گرديد، و حيات از دست رفته آنان دو باره به ايشان بازگشت، و بار ديگر سيادت و قوت خود را باز يافتند، و همه اين موفقيت‌ها جز به خاطر آن كلامى كه ايمان و تقوا به زبانشان انداخت نبود، و آن كلام اين بود كه وقتى با جالوت و لشگرش برخوردند گفتند:(رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ)، اين ماجرا عبرتى است كه اگر همه مؤمنينى كه در هر عصر مى‌آيند آن را نصب العين خود قرار داده و راه گذشتگان صالح را پيش بگيرند، بر دشمنان خود غلبه خواهند كرد، البته ما دام كه مؤمن باشند.

[وجه مقيد ساختن قتال و جهاد به قيد فى سبيل اللَّه و اشاره به معناى قرض دادن به خدا]

(وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ) اين آيه جهاد را واجب مى‌كند، و مى‌بينيم كه اين فريضه را در اين آيه و ساير موارد از كلامش مقيد به قيد سبيل اللَّه كرده و اين براى آن است كه به گمان كسى در نيايد و كسى خيال نكند كه اين وظيفه دينى مهم، صرفا براى اين تشريع شده كه امتى بر ساير مردم تسلط پيدا كرده، و اراضى آنان را ضميمه اراضى خود كند، همانطور كه نويسندگان تمدن اسلام (چه جامعه‌شناسان و چه غير ايشان) همين طور خيال كرده‌اند، و حال آنكه چنين نيست و قيد(فِي سَبِيلِ اللَّهِ) مى‌فهماند كه منظور از تشريع جهاد در اسلام، براى اين است كه دين الهى كه مايه صلاح دنيا و آخرت مردم است، در عالم سلطه يابد.

(وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ).

اين جمله، به مؤمنين هشدار مى‌دهد از اينكه در اين سير خود، قدمى بر خلاف دستور خدا و رسول او بردارند و كلمه‌اى در مخالفت با آنها (خدا و رسول او) بگويند، و حتى نفاقى در دل مرتكب شوند، آن طور كه بنى اسرائيل كردند، آن زمان كه در باره طالوت به پيامبرشان اعتراض كردند، كه او چگونه مى‌تواند بر ما سلطنت كند و يا گفتند:(لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ)[1] و هنگامى كه جنگ بر آنان واجب شد، سستى به خرج دادند، و پشت به جنگ كردند، و آن زمان كه واجب شد تا از نهر آب ننوشند، مخالفت نموده، و فرمان طالوت را اطاعت نكردند.

(مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً) معناى كلمه قرض معروف است، خداى تعالى هزينه‌اى را كه مؤمنين در راه او خرج مى‌كنند، قرض گرفتن خودش ناميده، و اين به خاطر همان است كه گفتيم مى‌خواهد


[1] ما امروز طاقت رويارويى با جالوت و لشگرش را نداريم.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 431
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست