responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 378

كسى از آن خبردار نمى‌شود، تا بر طبق آن شهادت دهد) و آن عبارت است از پاكى و حيض و حاملگى.[1] و نيز در همان تفسير آمده كه امام ع در ذيل جمله‌(وَ لِلرِّجالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ) فرمود: حق مردان بر زنان بيشتر است از حقى كه زنان بر مردان دارند.[2] مؤلف: اين مطلب با تساوى حقوق زن و مرد منافات ندارد، به همان بيانى كه در ذيل جمله نامبرده گذشت.

و در تفسير عياشى در ذيل آيه‌(الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ، أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ) از ابى جعفر ع روايت آورده كه فرمود: خداى تعالى تا دو نوبت طلاق دادن زن را براى مرد جائز دانسته، بار سوم كه او را به خانه آورد يا بايد به خوبى نگه دارد، و يا به احسان او را تسريح و رها كند، كه رها كردن به احسان، همان طلاق سوم است.[3] و در تهذيب از ابى جعفر ع روايت شده كه فرمود: طلاق سنت اين است كه مردى همسرش را طلاق دهد، البته در حالى كه زن در حال حيض نباشد، و در آن پاكى با وى جماع هم نكرده باشد، آن گاه به او رجوع نكند تا سه پاكى‌اش تمام شود، وقتى سه دوره از پاكى او تمام شد ديگر رابطه‌اى بين آن دو نمى‌ماند آن وقت همسرش يكى از مردانى خواهد بود كه اگر خواست از او خواستگارى كند، و اگر پذيرفت مى‌تواند دوباره با وى ازدواج كند و اگر نخواست نمى‌كند و اما اگر خواست قبل از تمام شدن پاكى‌هايش به او رجوع كند، دو نفر را بر رجوع خود شاهد گيرد و رجوع مى‌كند كه در اين صورت با اينكه طلاقش داده بود باز زن اوست ...[4]

[حكمت تحريم رجوع بعد از طلاق سوم‌]

و در كتاب فقيه از حسن بن فضال روايت آمده است كه گفت: من از حضرت رضا ع پرسيدم علت اين كه مرد بعد از طلاق سوم نمى‌تواند در عده رجوع كند، چيست؟

فرمود: خداى عز و جل براى دو نوبت اجازه طلاق به مردان داده، و فرموده:(الطَّلاقُ مَرَّتانِ فَإِمْساكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسانٍ)، و منظور از تسريح ، طلاق سوم است، كه بعد از آن ديگر نمى‌تواند با همسرش ازدواج كند، براى اينكه نافرمانى خدا را كرده، چون خداى تعالى طلاق را دوست نمى‌دارد و اگر ازدواج با همسر مطلقه را بعد از طلاق سوم تحريم كرده، علتش‌


[1] تفسير قمى، ج 1 ص 74

[2] مصدر مزبور

[3] تفسير عياشى، ج 1 ص 116

[4] تهذيب، ج 8، ص 25

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 378
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست