نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 345
اندازه خويش و تنگدست به اندازه خودش (236).
و اگر پيش از
آنكه به زنان دست بزنيد طلاقشان داديد و مهرى براى آنها مقرر داشتهايد، نصف آنچه
مقرر داشتهايد بايد بدهيد مگر آنكه گذشت كنند يا آنكه گره زناشويى به دست او است
گذشت كند و گذشت كردن شما به پرهيزكارى نزديكتر است، بزرگوارى را ميان خودتان
فراموش نكنيد كه خدا به آنچه مىكنيد بينا است (237).
همه نمازها و
نماز ميانه را مواظبت كنيد و براى خدا مطيعانه بپاى خيزيد (238).
و اگر در حال
ترس بوديد مىتوانيد پياده و سواره نماز گزاريد و چون ايمن شديد خدا را ياد كنيد
چنان كه به شما چيزهايى را كه نمىدانستهايد تعليم داده است (239).
كسانى از شما
كه مرگشان فرا رسد و همسرانى بجا گذارند، براى همسران خويش معاشى تا يك سال بدون
بيرون كردن وصيت كنند، اگر خود بيرون رفتند در باره خويش كارى كه شايسته باشد، هر
چه كنند گناهى بر شما نيست و خدا عزيز و حكيم است (240).
زنان طلاق
گرفته بهرهاى به شايستگى در خور پرهيزكاران دارند (241).
اين آيات در
باره احكام طلاق و عده و شير دادن زن مطلقه به فرزند خود و در خلالش بعضى از احكام
نماز است.
(وَ
الْمُطَلَّقاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ) ...
اصل در معناى طلاق آزاد شدن از قيد و بند است ولى به عنوان استعاره در
رها كردن زن از قيد ازدواج استعمال شده، و در آخر به خاطر كثرت استعمال، حقيقت در
همين معنا گشته است.
كلمه
تربص هم به معناى انتظار مىآيد و هم به معناى حبس ،
و اگر در آيه مورد بحث، آن را مقيد كرد به قيد بانفسهن براى اين بوده
كه بر معناى تمكين به مردان دلالت كند، و بفهماند كه عده طلاق چيست، و براى چيست،
عده طلاق اين است كه: زن مطلقه در مدت عده به هيچ مردى تمكين نكند، و پذيراى
ازدواج با كسى نشود،
[اشاره به
حكمت تشريع عده براى زن مطلقه]
و اما اينكه
عده براى چيست، و چه حكمتى در تشريع آن هست؟ مىفهماند براى اين است كه آب و نطفه
مردان به يكديگر مخلوط نشود، و نسبها فاسد نگردد، (و اگر زن مطلقه حامله است
معلوم باشد كه از شوهر اولش حمل برداشته نه دوم، و اگر عده واجب نمىشد معلوم
نمىشد چنين فرزندى، فرزند كدام يك از دو شوهر است)، البته اين حكمت لازم نيست كه
در تمامى موارد موجود باشد،
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 345