نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 249
تعليمش داده علمى ندارد، و از حقايق بيشترى آگاه
نيست. پس ناگزير بايد در برابر دستورش تسليم شويد.
و اين آيه
شريفه در اثبات علم على الاطلاق براى خدا، و نفى آن از غير خدا مطابق ساير آياتى
است كه دلالت بر معنا دارد، مانند آيه شريفه:(إِنَّ
اللَّهَ لا يَخْفى عَلَيْهِ شَيْءٌ)[1] و آيه
شريفه:(وَ لا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ، إِلَّا بِما
شاءَ)[2] و ما در
تفسير آيه:(وَ قاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ)[3] پارهاى مطالب در
باره جنگ و قتال گذرانديم بدانجا نيز مراجعه شود.
[سؤال در
باره جنگ در ماه حرام و پاسخ آن]
(يَسْئَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرامِ قِتالٍ فِيهِ) اين آيه شريفه از
قتال در ماههاى حرام منع و مذمت مىكند، و مىفرمايد: اين كار جلوگيرى از راه خدا
و كفر است، و اين را هم مىفرمايد كه با اين حال بيرون كردن اهل مسجد الحرام از
آنجا جرم بزرگترى است نزد خدا، و بطور كلى فتنه از آدمكشى بدتر است.
مىخواهد
اعلام بدارد اين سؤال كه آيا جنگ در ماههاى حرام جايز است يا نه؟ به دنبال
حادثهاى بوده كه چنين سؤالى را ايجاب مىكرده، و قبلا قتلى البته اشتباها واقع
شده بوده. چون در آخر آيات هم مىفرمايد: (إِنَّ الَّذِينَ
آمَنُوا، وَ الَّذِينَ هاجَرُوا، وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ، أُولئِكَ
يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ، وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ) ... ، و با
جمله خدا غفور و رحيم است مىفهماند بعضى از مهاجرين قتلى مرتكب شده، و به ناچار
مهاجرت كرده بودند و كفار همين جرم را مايه جنجال قرار داده بودند، و اين قرائن
داستان عبد اللَّه بن جحش و اصحابش را كه در روايات آمده تاييد مىكند.
(قُلْ
قِتالٌ فِيهِ كَبِيرٌ، وَ صَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ، وَ كُفْرٌ بِهِ، وَ
الْمَسْجِدِ الْحَرامِ) ... كلمه (صد) به معناى جلوگيرى و يا برگرداندن
است، و مراد از سبيل اللَّه عبادتها و مخصوصا مراسم حج است، و ظاهرا ضمير در كلمه
(به) به سبيل بر مىگردد، در نتيجه مراد از كفر نامبرده كفر عملى است نه كفر
اعتقادى، و كلمه (المسجد الحرام) عطف است بر كلمه (سبيل اللَّه)، و در نتيجه معنا
چنين مىشود كه قتال در مسجد الحرام صد از سبيل اللَّه، و صد از مسجد الحرام است.
اين آيه
دلالت مىكند بر حرمت قتال در شهر حرام، و بعضى از مفسرين گفتهاند: اين
[1] خدا هيچ چيزى بر او پوشيده نيست. سوره آل عمران آيه
5
[2] مردم احاطه به هيچ يك از علمهاى خدا ندارند، مگر به آن
مقدارى كه او خواسته باشد. سوره بقره آيه 255