نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 241
براى سؤال از ماهيت، كه يك اصطلاح منطقى است، و
معنايش سؤال از جنس قريب و فصل قريب است، پس حتما وضع شده براى سؤال از كيفيت، در
حالى كه هيچ ملازمه ميان اين دو نيست، تا كسى بتواند در سؤال از مستحقين انفاق
بپرسد: (ما ذا انفق چه انفاق كنم) و منظورش اين باشد كه به چه كسى انفاق كنم، و در
جوابش گفته شود: به والدين و اقربا، چون اينگونه سؤال كردن از روشنترين موارد غلط
حرف زدن است.
بلكه كلمه
(ما) وضع شده است براى سؤال از مشخصاتى كه مورد سؤال را معرفى كند، حال چه اينكه اين
تعريف با حد و ماهيت باشد، و چه با خواص و اوصاف پس معناى اين كلمه اعم از اصطلاح
منطقىها است، نه اينكه مغاير آن باشد و تنها وضع شده باشد براى سؤال از كيفيت
چيزى، و از همين جا معلوم مىشود كه در آيه شريفه:(يُبَيِّنْ لَنا
ما هِيَ)، و پاسخ(إِنَّها بَقَرَةٌ لا ذَلُولٌ) سؤال و جوابى مطابق
با اصل لغت واقع شده، و در آنجا نيز خواستهاند گاو مورد نظر را با مشخصاتش تعريف
كند، و موسى ع در پاسخ همين كار را كرد.
و اما اينكه
گفتند از آنجا كه ماهيت گاو معلوم بوده ناگزيريم كلمه (ما) را حمل بر سؤال از
كيفيت گاو كنيم، نه از ماهيت آن، خطايى است كه روشنتر از آن خطايى نيست، چون صرف
اين جهت باعث نمىشود كه كلمه نامبرده معناى وضعى و لغويش تغيير كند.
گفتار ديگرى
كه غرابت كمترى از گفتار مفسر قبلى ندارد، اين است كه بعضى گفتهاند: سؤال از هر
دو جهت بوده، هم از اينكه چه انفاق كنند و هم از اينكه كجا انفاق كنند، ولى يكى از
دو سؤال حذف شده و تنها يكى ذكر شده است، چون از جواب فهميده مىشود كه يكى حذف
شده، و خطا بودن اين حرف براى خواننده روشن است.
و به هر حال
جاى هيچ شكى نيست، در اينكه در آيه شريفه به جاى پاسخ اصلى پاسخى ديگر داده شده،
تا بفهماند كه سؤال سؤالى درست نبوده، بايد مىپرسيدند به چه كسى انفاق كنيم، و
گرنه جواب اين سؤال كه چه چيز را بايد انفاق كرد بسيار روشن است، و سؤال از آن
بيجا است،
[مواردى از
آيات قرآنى كه در آنها يكى از فنون بلاغت كه انتقال از مطلبى به مطلب ديگر است به
كار رفته است]
و اينكه در
پاسخ به معناى ديگر توجه داد، براى همين بود كه بفهماند سؤال صحيح چيست، و اين عمل
يعنى برگرداندن وجهه كلام به جايى ديگر در قرآن كريم بسيار است، و اين خود از
لطيفترين بياناتى است كه جز در قرآن در هيچ كلامى ديگر يافت نمىشود، مانند آيه
شريفه:
(وَ مَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِما لا يَسْمَعُ إِلَّا
دُعاءً وَ نِداءً)،[1] و آيه
شريفه:
[1] مثل كسانى كه كافر شدند مثل كسى است كه نهيب مىزند به چيزى
كه نه صدايى مىشنود و نه ندايى. سوره بقره آيه 166 .
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 241