نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 192
كتاب و ساير كتب آسمانى- اگر الف و لام براى جنس
باشد- منظور است.
[نخستين
كتاب آسمانى كتاب نوح 7 بوده است]
و ثانيا:
دلالت دارد بر اينكه كتاب نوح اولين كتاب آسمانى مشتمل بر شريعت بوده، چون اگر قبل
از آنهم كتابى بوده، قهرا بايد شريعتى هم بوده باشد، و در آيه سوره شورى بايد نام
آن را برده باشد.
و ثالثا
دلالت دارد بر اينكه اين عهدى را كه خداى تعالى در جمله: (مردم همه امت واحدهاى
بودند) به آن اشاره كرده، قبل از بعثت نوح ع بوده، و نوح ع در كتاب خود حل اختلاف
آنان را كرده است.
[اختلاف در
دين به وسيله علما و از بغى پديد آمده است]
(
وَ مَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ) ....(بَغْياً
بَيْنَهُمْ ) در سابق گذشت كه گفتيم مراد از اين اختلاف، اختلاف بعد از آمدن
شريعت، و در خود شريعت، و از ناحيه علماى دين و حاملين شريعت است، و چون دين امرى
فطرى است، هم چنان كه آيه:(فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً
فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها)[1] بر آن دلالت
دارد، بدين جهت خداى سبحان اختلاف واقع در دين را ناشى از بغى و حسادت و طغيان
دانسته است.
و
جمله: (إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ) ... دلالت
دارد بر اينكه مراد از اين جمله اشاره به اصل ظهور اختلافات دينى است، نه اينكه هر
تك تك اشخاصى كه از صراط مستقيم منحرف شده، و يا به دينى غير دين خدا متدين گشته،
اهل طغيان و بغى است، خلاصه منظور معرفى ريشه و سر منشا اختلافات دينى است، درست
است كه تك تك منحرفين هم از صراط مستقيم منحرفند، و ليكن ريشه گمراهى اين افراد
باز همان علماى دينى هستند، كه از در بغى و طغيان اختلاف به راه انداختند، و باعث
شدند مردم از دين صحيح و الهى محروم شوند.
و خداى سبحان
اهل بغى و طغيان را معذور نمىداند، ولى كسانى را كه امر بر آنان مشتبه شده، و راه
درستى به سوى دين درست نجستهاند، معذور مىداند، و مىفرمايد:
[2] تنها تقصير و مسئوليت به عهده كسانى است كه به مردم ظلم
مىكنند، و در زمين بغى و طغيان مىورزند، بدون اينكه حقى داشته باشند، و اينان
عذابى دردناك دارند. سوره شورى آيه 42
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 192