نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 175
رياستش جز در خانه خيال و وهم تحققى ندارد، و
همچنين لباسى كه يك انسان به تن كرده آنچه از اين لباس در خارج هست خود لباس است،
اما مملوك بودنش براى او در خارج نيست، تنها در وهم و خيال صاحب لباس است، و بر
همين قياس است تمامى شؤون زندگى دنيا.
انسان هر
چيزى را جهت انتفاع استخدام مىكند
پس اين سلسله
از علوم و ادراكات است كه واسطه و رابطه ميان انسان و عمل در ماده مىشود، و از
جمله اين افكار و ادراكات تصديقى تصديق به اين معنا است كه (واجب است هر چيزى را
كه در طريق كمال او مؤثر است استخدام كند).
و به عبارتى
ديگر، اين اذعان است كه بايد به هر طريقى كه ممكن است به نفع خود و براى بقاى
حياتش از موجودات ديگر استفاده كند، و به هر سببى دست بزند، و بهمين جهت است كه از
ماده اين عالم شروع كرده، آلات و ادواتى درست مىكند، تا با آن ادوات در مادههاى
ديگر تصرف كند، كارد و چاقو و اره و تيشه مىسازد، سوزن براى خياطى، و ظرف براى
مايعات، و نردبان براى بالا رفتن، و ادواتى غير اينها مىسازد، كه عدد آنها از
حيطه شمار بيرون است، و از حيث تركيب و جزئيات قابل تحديد نيست، و نيز انواع
صنعتها و فنونى براى رسيدن به هدفهايى كه در نظر دارد مىسازد.
و باز بهمين
جهت انسان شروع مىكند به تصرف در گياهان، انواع مختلف تصرفها در آنها مىكند،
انواعى از گياهان را در طريق ساختن غذا، و لباس، و سكنى، و حوائج ديگر استخدام
مىكند، و باز بهمين منظور در انواع حيوانات تصرفاتى نموده از گوشت، و خون، و
پوست، و مو، و پشم، و كرك، و شاخ، و حتى پهن آنها و شير و نتاج، و حتى از كارهاى
حيوانات استفاده مىكند، و به استعمار و استثمار حيوانات اكتفاء ننموده، دست به
استخدام همنوع خود مىزند، و به هر طريقى كه برايش ممكن باشد آنان را به خدمت
مىگيرد، در هستى و كار آنان تا آنجا كه ممكن باشد تصرف مىكند، اينها كه گفتيم
اجمالى بود از سير بشر در استخدام موجودات ديگر.
انسان به
مقتضاى طبيعتش مدنى است
بشر هم چنان
به سير خود ادامه داد، تا به اين مشكل برخورد، كه هر فردى از فرد و يا افراد ديگر
همان را مىخواهد، كه آن ديگران از او مىخواهند، لا جرم ناگزير شد اين معنا را
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 175