responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 146

(وَ لِلَّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ)[1] و نيز فرموده:(أَ يَبْتَغُونَ عِنْدَهُمُ الْعِزَّةَ، فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعاً)[2].

و حاشا بر خداى تعالى اينكه چيزى را كه مخصوص خود او است، و تنها او به بندگان مى‌دهد به بنده‌اى بدهد، و باعث گناه و شر او گردد، پس معلوم مى‌شود عزت مورد بحث در اين آيه عزت خدايى نيست، بلكه اصلا عزت نيست، بلكه غرورى است كه اشخاص جاهل و ظاهر بين آن را عزت مى‌پندارند.

و از اينجا اين معنا روشن مى‌شود كه جمله (بالاثم) متعلق به جمله: (أخذته ...) نيست، تا در نتيجه حرف (با) در آن باء تعديه، و معنا چنين باشد: (عزت او را وادار به گناه و به اين مى‌كند كه امر به تقوا را به عكس العملى ناخوشايند پاسخ دهد) و يا باء سببيت و معنا چنين باشد: (عزت و مناعت، به سبب اثم و گناه در او پيدا شد كه مرتكب گرديد).

چرا با تعديه و سببيت نيست؟ براى اينكه مستلزم آن است كه در اين دو صورت خداى تعالى حالت نفسانى آن مغرور را عزت دانسته باشد، و عزت بودن اين رذيله را امضاء فرموده باشد، در حالى كه گفتيم: اين حالت درونى كه مورد بحث است، عزت حقيقى نيست، و اما اگر كلمه (بالاثم) را متعلق به العزة بدانيم، همانطور كه دانستيم، ديگر اين اشكال وارد نمى‌شود، چون آن حالت درونى را عزت ندانسته، بلكه عزت باثم شمرده است.

و اما اينكه در سوره ص آيه دوم فرموده:(بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَ شِقاقٍ كَمْ أَهْلَكْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنادَوْا وَ لاتَ حِينَ مَناصٍ)[3].

اين تعبير از باب نام‌گذارى و امضا نيست، و در اين آيه حالت كفر و طغيان كفار را عزت ناميده، و عزت بودن آن را امضا نفرموده، چون كلمه عزت را نكره آورده، و آيه را با جمله:(كَمْ أَهْلَكْنا) ختم نموده تا بفهماند عزت نامبرده عزتى صورى و ناپايدار بوده، نه عزت اصلى كه به هيچ وجه از بين رفتنى نيست.

[دسته‌اى ديگر از مردم (در مقابل منافق)]

(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ‌) ... اين آيه در مقابل آيه اول از آيات مورد بحث است، كه آنجا هم مى‌فرمود:(وَ مِنَ النَّاسِ)


[1] عزت مخصوص خدا و رسول و مؤمنين است. سوره منافقون آيه 80

[2] چگونه عزت را از پيش خود مى‌خواهند، و جستجو مى‌كنند؟ با اينكه عزت همه‌اش از خداست.

سوره نساء آيه 138

[3] بلكه آنها كه كافر شدند در عزت و شقاق و دشمنى هستند، و ما چه بسا از امتهاى قبل از ايشان را هلاك كرديم و در حين هلاكت فرياد برآوردند، ولى ديگر هنگام فرياد نبود، و فرصت فرارى نمانده بود.

سوره ص آيه 2

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 146
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست