responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 134

بحث ما در اين كتاب است.

[دلائلى كه در روايات براى تحريم حج تمتع (پس از پيامبر ص ) اقامه شده و نقد و رد آنها]

لذا مى‌گوئيم در اين روايات از چند طريق بر نهى عمر از متعه حج استدلال شده است.

1- استدلال به اينكه آيه:(وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ) بر آن دلالت دارد، و حاصلش اين است كه آيه نامبرده عموم مسلمين را مامور كرده به اينكه حج را تمام و عمره را تمام كنند، و آيه‌اى كه حج تمتع را تشريع كرده مخصوص رسول خدا ص است، اين استدلال در روايت ابى نضره از جابر آمده، كه گفت: همين كه عمر به خلافت رسيد گفت: خداوند از هر چيز هر قدر بخواهد براى پيغمبرش حلال مى‌كند و ملاك كار ما قرآن است، كه هر آيه‌اش در جايى كه بايد نازل شود نازل شده، و فرموده: فاتموا(الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ‌) و به حكم اين آيه بايد حج خود را از عمره خود جدا كنيد.

و اين استدلال به هيچ وجه درست نيست، چون خواننده عزيز در تفسير آيه نامبرده توجه فرمود كه گفتيم: اين آيه بيش از اين دلالت ندارد كه اتمام حج و عمره واجب است، و كسى كه بايد اين عبادت را انجام دهد نمى‌تواند در وسط آن را قطع كند، به دليل اينكه دنبالش مى‌فرمايد: ((فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ‌) ...)، و اما اينكه آيه شريفه دلالت داشته باشد بر اينكه مسلمانان بايد عمره را جداى از حج بياورند و متصل آوردنش تنها مخصوص به رسول خدا ص و يا به آن جناب و همراهانش بوده كه در آن سال يعنى در حجة الوداع در خدمتش بوده‌اند، ادعايى است كه اثباتش از خرط القتاد مشكل‌تر است (خرط القتاد به اين معنا است كه انسان ساقه‌اى پر از تيغ زهردار را با دست بگيرد، و دست خود را بر آن بكشد، بطورى كه همه تيغ‌هاى ساقه مانند برگ از ساقه جدا شود و بريزد).

علاوه بر اينكه در اين روايت اعتراف شده است به اينكه حج تمتع سنت رسول خدا ص بوده هم چنان كه در روايت نسايى از ابن عباس نيز اين اعتراف آمده، و عمر به نقل ابن عباس گفته: به خدا سوگند من شما را از متعه نهى مى‌كنم، با اينكه رسول خدا ص آن را انجام داد.

2- و اما اينكه استدلال كرده‌اند به اينكه نهى از تمتع در حج موافق با كتاب و سنت است هم چنان كه در روايت ابى موسى آمده بود، كه گفت: اگر از حج تمتع نهى كنيم هم به كتاب خدا عمل كرده‌ايم، كه مى‌فرمايد:(وَ أَتِمُّوا الْحَجَّ وَ الْعُمْرَةَ لِلَّهِ) و هم به سنت پيامبرمان عمل كرده‌ايم، كه فرمود: (محرم از احرام در نمى‌آيد تا وقتى كه قربانيش ذبح شود).

در پاسخ مى‌گوئيم كتاب خدا همانطور كه قبلا خاطرنشان كرديم بر خلاف اين گفتار دلالت دارد، و اما اينكه گفتند ترك حج تمتع پيروى از سنت رسول خدا ص است كه فرمود: (محرم از احرام در نمى‌آيد مگر وقتى كه قربانيش ذبح شود).

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 2  صفحه : 134
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست