نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 11
ميلاد رسول خدا ص روزى تاريخى براى اسلام باشد، و
هيچ جهت دينى هم ندارد تا نظير فطر و قربان عيدى دينى باشد، پس عزت و احترامى كه
بنى اميه براى عاشورا درست كردهاند عزتى است بدون جهت.
دليل دوم: بر
ضعف اين قول اين است كه آيه سوم از آيات مورد بحث يعنى آيه:(شَهْرُ
رَمَضانَ) الخ سياقى دارد كه با نازل شدنش جداى از دو آيه ديگر نمىسازد، تا
ناسخ آيههاى قبل باشد: چون ظاهر سياق اين است كه جمله(شَهْرُ
رَمَضانَ) خبر باشد براى مبتدايى كه حذف شده، و يا مبتدايى باشد براى خبرى كه
حذف شده، كه توضيحش گذشت در نتيجه بيانى خواهد بود براى جمله:(أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ) و با در نظر گرفتن اين معنا هر سه آيه كلام واحدى خواهد
بود، كه غرض واحدى را دنبال مىكند، و آن عبارت است از واجب بودن روزه ماه رمضان.
و اما اينكه
كلمه(شَهْرُ رَمَضانَ) مبتداء و جمله:(الَّذِي
أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ) خبر آن باشد، هر چند نظريهاى است كه آيه
شريفه را مستقل از ما قبل مىكند، و بنا بر آن، آيه شريفه صلاحيت آن را دارد كه به
تنهايى نازل شده باشد، ليكن صلاحيت آن را ندارد كه ناسخ آيه قبلش باشد، براى اينكه
ميان ناسخ و منسوخ بايد منافاتى باشد، و ميان اين آيه و آيه قبلش هيچ منافاتى
نيست، تا اين ناسخ آن باشد با اينكه گفتيم در نسخ بايد منافات و تباينى در بين
باشد.
ضعيفتر از
اين قول، گفتار جمعى ديگر است، كه از كلماتشان بر مىآيد كه خواستهاند بگويند آيه
دوم يعنى آيه:(أَيَّاماً مَعْدُوداتٍ) الخ ناسخ آيه اول، يعنى آيه:(كُتِبَ
عَلَيْكُمُ الصِّيامُ) است، به اين بيان كه قبل از اسلام روزه بر نصارا نيز واجب
بود، ولى نصارا در آن كم و زياد كردند، تا بالآخره بر عدد پنجاه روز قرار گرفت، آن
گاه خداى تعالى براى مسلمين روزه رمضان را تشريع كرد، پس رسول خدا ص و مسلمانان در
صدر اسلام و قبل از تشريع روزه رمضان همان روزه پنجاه روز مسيحيان را مىگرفتند، و
آيه اول هم همين را تشريع كرده، مىفرمايد شما مسلمانان نيز همان روزه مسيحيان را
بگيريد، ولى آيه دوم وقتى نازل شد حكم آيه اول را نسخ كرد، چون فرمود روزه در چند
روز معينى واجب است.
و وجه
ضعيفتر بودن اين قول از قول قبلى اين است كه همه ايرادهايى كه به وجه قبلى وارد
بود بر آن وارد است، علاوه بر اينكه متمم بودن آيه دومى براى اولى روشنتر از متمم
بودن سومى براى دومى است، و نيز رواياتى كه اين قائل قول خود را مستند به آنها
كرده جعلى بودن و مخالفتش با قرآن و با سياق آيه روشنتر از مخالفت روايات قول اول
با آيه است.
(فَمَنْ
كانَ مِنْكُمْ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ) حرف فاء در
ابتداء آيه مىفهماند كه مطلب آيه نتيجه و فرع آيه قبل است، كه مىفرمود:
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 2 صفحه : 11