نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 90
است، و
انشقاق را جز به پاره شدن چيزى و دو نيم شدن آن اطلاق نمىكنند، و هرگز جدا شدن
چيزى از چيز ديگر كه قبلا با آن يكى بوده را انشقاق نمىگويند.
نظير
وجه بالا در بىپايگى اين وجه است كه بعضى[1]
اختيار كرده و گفتهاند: انشقاق قمر به معناى برطرف شدن ظلمت شب، هنگام طلوع قمر
است. و نيز اينكه بعضى[2] ديگر
گفتهاند: انشقاق قمر كنايه است از ظهور امر و روشن شدن حق.
البته
اين آيه خالى از اين اشاره نيست كه انشقاق قمر يكى از لوازم نزديكى ساعت است.
(وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ)
استمرار از هر چيزى به معناى عبور از آن است، البته عبورى پى در پى، و به همين جهت
بر دوام و عموميت هر چيزى هم اطلاق مىشود، پس سحر مستمر به معناى
سحرهايى پى در پى و دائمى است.
و
كلمه آية نكره در سياق شرط است، يعنى كلمه مذكور بدون الف و لام و هم
در جملهاى شرطيه قرار گرفته، و بر حسب قواعد ادبى عموميت را مىفهماند، و
معنايش هر آيتى است، پس مىفهماند مشركين هر آيتى كه ببينند در
بارهاش مىگويند: اينها همه سحرهايى است پشت سرهم.
و
بعضى[3] از
مفسرين، مستمر را به محكم و مورد وثوق تفسير كردهاند.
و
بعضى[4] ديگر آن
را به از بين رفتنى و زائل شدن، و بعضى[5]
ديگر آن را به زشت و منفور معنا كردهاند. ولى اين معانى بعيد است.
(وَ كَذَّبُوا وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ وَ كُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ) در
اين جمله صريحا نفرموده چه چيز را تكذيب مىكنند، ولى به قرينه ذيل آيه مىفهميم
كه منظور تكذيب رسول خدا 6 و آياتى است كه آورده.
و
معناى آيه اين است كه: رسول خدا 6 و آياتى را كه آورده تكذيب كردند، در حالى كه
همه امور مستقر و در مجراى خود قرار مىگيرد، آن وقت فهميده مىشود كه آن امر حق
است يا باطل، راست است يا دروغ؟ پس به زودى خواهند دانست كه رسول خدا 6 بر حق و
صادق، و يا بر باطل و كاذب است. بنا بر اين جمله (وَ كُلُّ
أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ) در معناى آيه(وَ لَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ)[6] مىباشد.