responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 649

و در آغاز سوره نسبت جنون به خود آن جناب را رد كرد، و فرمود:(ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ) در آخر سوره هم همان سخن آغاز سوره را آورد، تا آغاز و انجام با هم منطبق باشد.

بحث روايتى [رواياتى در ذيل آيه:(يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ ...)]

مؤلف: كتاب معانى الاخبار به سند خود از حسين بن سعيد، از ابى الحسن (ع) روايت كرده كه در تفسير آيه (يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ) فرموده: در قيامت حجابى از نور هست كه وقتى كنار زده مى‌شود مؤمنين همه به سجده مى‌افتند، اما منافقين با اينكه مى‌خواهند سجده كنند ليكن پشتشان خم نمى‌شود[1].

و در همان كتاب به سند خود از عبيد بن زراره از امام صادق (ع) روايت كرده كه گفت: از آن جناب معناى كلام خداى عز و جل را پرسيدم كه مى‌فرمايد:(يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ) فرمود: آيا خدا جامه خود را بالا مى‌زند؟! سبحان ربى الاعلى‌[2].

مؤلف: صدوق (رحمة اللَّه عليه) بعد از نقل اين حديث مى‌گويد: منظور از جمله سبحان ربى الاعلى تنزيه خداى سبحان است از اينكه ساق پا و جامه‌اى داشته باشد[3]. و در اين معنا روايتى ديگر نيز از حلبى از امام صادق (ع) نقل كرده‌[4].

باز در همان كتاب به سند خود از معلى بن خنيس نقل كرده كه گفت: به امام صادق (ع) عرضه داشتم: منظور خداى تعالى از اينكه فرمود:(وَ قَدْ كانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَ هُمْ سالِمُونَ) چيست؟ فرمود: يعنى در دنيا مى‌توانستند سجده كنند، و نكردند[5].

و در الدر المنثور است كه بخارى، ابن منذر و ابن مردويه، از ابى سعيد روايت آورده‌اند كه گفت: از رسول خدا 6 شنيدم مى‌فرمود: پروردگارمان ساق پاى خود را بالا مى‌زند، در همان هنگام تمامى زن و مرد با ايمان به سجده مى‌افتند، باقى مى‌ماند كسانى كه در دنيا به ريا و خودنمايى سجده كرده بودند، آن روز مى‌خواهند سجده كنند ولى پشتشان (مانند يك تخته) يك پارچه مى‌شود[6].


[1] توحيد صدوق، ص 154، ط تهران.

[2] ( 2 و 3) توحيد صدوق، ص 155، ط تهران.

[3] ( 2 و 3) توحيد صدوق، ص 155، ط تهران.

[4] توحيد صدوق، ص 154، ط تهران.

[5] تفسير نور الثقلين، ج 5، ص 396 به نقل از توحيد.

[6] الدر المنثور، ج 6، ص 254.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 649
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست