responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 514

[بيان اينكه اطاعت يك نحوه عبوديت است و فقط بايد از خدا و فرستاده‌اش اطاعت شود، و ايمان به خدا و اطاعت او يك نوع توكل بر او است‌]

(اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ) اين آيه در مقام بيان علت وجوب اطاعت خداست، و علت اينكه چرا اطاعت رسول از مصاديق اطاعت خداست. توضيح اينكه اطاعت كه عبارت است از گردن نهادن در برابر اوامر و نواهى مولى، خود يكى از شؤون عبوديت و بردگى براى مولى است، زيرا اگر مولى برده‌اى را مالك مى‌شود، هيچ منظورى ندارد جز اينكه مالك اراده و عمل برده باشد، به طورى كه برده‌اش اراده نكند مگر آنچه را كه مولى اراده مى‌كند و هيچ عملى را انجام ندهد مگر آنچه را كه مولايش از او بخواهد انجام دهد، پس طاعت مولى نحوه‌اى از عبوديت عبد است، هم چنان كه در آيه زير هم بدان اشاره نموده مى‌فرمايد:(أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَنِي آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ)[1] با اينكه هيچ كس شيطان را به عنوان خدايى نپرستيده، پس منظور از پرستش شيطان همان اطاعت كردن اوست.

پس معلوم شد اطاعت كردن يك مطيع از مطاع خود عبادت آن مطاع است، و چون به جز خداى عز و جل معبودى نيست، پس طاعتى جز براى خدا، و يا هر كسى كه خدا اطاعتش را واجب كرده باشد صحيح نيست. در نتيجه معناى آيه مورد بحث چنين مى‌شود: خداى سبحان را اطاعت كنيد، زيرا به جز معبود كسى نبايد اطاعت شود، و معبود به حق هم به جز خدا كسى نيست، پس بر شما واجب است كه او را عبادت كنيد، و با اطاعت غير او آن غير را كه يا شيطان است يا هواى نفس شريك خدا نسازيد. و به اين بيان روشن شد كه چگونه جمله مورد بحث در مقام تعليل است.

با آنچه كه تا اينجا گفتيم وجه و نكته اينكه چرا نفرمود: لا رب غيره ، و خصوص الوهيت را انتخاب نمود نيز روشن مى‌شود.

(وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ)- اين جمله معناى جمله قبلى را كه مى‌فرمود:(اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ) تاكيد مى‌كند. توضيح اينكه توكيل كه با توكل از يك ماده مشتقند، به معناى آن است كه انسان شخص غير خودش را قائم مقام خود كند تا او امور انسان را اداره نمايد، و لازمه اين وكيل‌گيرى اين است كه اراده وكيل قائم مقام اراده موكل، و فعل او فعل اين باشد، و اين به وجهى با معناى اطاعت منطبق است، چون مطيع هم اراده و عمل خود را تابع اراده و عمل مطاع مى‌داند، و اراده مطاع قائم مقام اراده مطيع، و عمل مطيع متعلق اراده‌


[1] اى فرزندان آدم! آيا با شما عهد نكردم كه زنهار، شيطان را عبادت مكنيد؟. سوره يس، آيه 60.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 514
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست