نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 456
سخن اينكه:
آنچه از خير عاجل و يا نفع فانى در دنيا هست به نظر اهل دنيا خير مطلق و نفع مطلق
جلوه مىكند، و آنچه را كه دوست نمىدارد شر و ضرر مىپندارد.
مردم
دنيا كه چنين وضعى دارند، آن دسته از آنان كه اهل ملت و كتاب نيستند، عمرى را با
همين پندارهاى خلاف واقع بسر مىبرند، و از ما وراى اين زندگى خبرى ندارند، ولى
آنهايى كه اهل ملت و كتابند، اگر هم بر طبق دسته اول عمل كنند، اعتراف دارند كه
حقيقت خلاف آن است، و هميشه بين قول و فعلشان ناهماهنگى هست هم چنان كه خداى تعالى
در اين باره فرمود:(كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ
وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا)[1].
حال
ببينيم در اين ميان اسلام به چه چيز دعوت مىكند؟ اسلام بشر را دعوت مىكند به
چراغى كه فروكش شدن برايش نيست، و آن عقايد و دستور العملهايى است كه از فطرت خود
بشر سرچشمه مىگيرد، هم چنان كه فرموده:(فَأَقِمْ وَجْهَكَ
لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا
تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ)[2].
اين
وضع دعوت اسلام است. از سوى ديگر ببينيم فطرت به چه دعوت مىكند؟ به طور قطع فطرت
در مرحله علم و اعتقاد دعوت نمىكند مگر به علم و عملى كه با وضعش سازگار باشد، و
كمال واقعى و سعادت حقيقىاش را تامين نمايد. پس، از اعتقادات اصولى مربوط به مبدأ
و معاد، و نيز از آراء و عقائد فرعى، به علوم و آرايى هدايت مىكند كه به سعادت
انسان منتهى شود، و همچنين به اعمالى دستور مىدهد كه باز در سعادت او دخالت داشته
باشد.
[حكمت
عبارت است از علم و عمل حق و سر چشمه گرفته از فطرت، كه اسلام بدان دعوت مىكند]
و
به همين جهت خداى تعالى اين دين را كه اساسش فطرت است، در آياتى از كلامش دين حق
خوانده، از آن جمله فرموده:(هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ
رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ)[3]، و
نيز در باره قرآن كه متضمن دعوت دين است فرموده:(يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ)[4].
و
حق، عبارت است از رأى و اعتقادى كه ملازم با رشد بدون غى، و مطابق با واقع باشد، و
اين همان حكمت است، چون حكمت عبارت است از رأى و عقيدهاى كه در صدقش
[1] هر گاه روشنى ببينند در آن قدم بردارند و چون تاريك شود بايستند.
سوره بقره، آيه 20.
[2] رو به سوى دينى آر كه همه معارفش عادلانه و خالى از افراط و
تفريط است و از فطرتى سرچشمه مىگيرد كه خداى تعالى بشر را در آن فطرت آفريده و
اين چنين دينى دين قيم است. سوره روم، آيه 30.
[3] او كسى است كه رسول خود را به هدايت و دين حق فرستاد. سوره
صف، آيه 9.
[4] قرآن به سوى حق هدايت مىكند. سوره احقاف، آيه 30.
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 456