responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 363

باشد، چون چنين چيزى عقلا محال است.

[چند روايت در باره ايمان و اينكه دين حب، و حب دين است و در باره صفت رذيله شح ]

و نيز در همان كتاب به سند خود از امام صادق (ع) روايت كرده كه در ضمن حديثى فرمود: ايمان اجزايى دارد كه به هم متصلند، پس ايمان خود يك خانه است، هم چنان كه اسلام يك خانه، و كفر يك خانه است (و لذا مى‌گويند: فلان جا دار الايمان است، يا دار الكفر است)[1].

و در كتاب محاسن به سند خود از ابى عبيده از امام باقر (ع) روايت شده كه در ضمن حديثى فرمود: اى زياد! واى بر تو، مگر دين بجز حب چيز ديگرى است. مگر نمى‌بينى كلام خداى را كه مى‌فرمايد:( إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ .) آيا به كلام خدا نظر نمى‌كنيد كه به محمد (صلوات اللَّه عليه) فرموده: (حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ‌)- ايمان را محبوب دلهايتان كرد، و آن را در دلهايتان بياراست . و نيز فرموده: (يُحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَيْهِمْ‌)- دوست مى‌دارند مسلمانانى را كه به سويشان هجرت مى‌كنند . آن گاه فرمود: پس دين همان حب است، و حب هم دين است‌[2].

و در مجمع البيان مى‌گويد: در حديثى آمده كه بخل و ايمان در قلب هيچ مسلمانى جمع نمى‌شود، و همچنين غبار در راه خدا و دود جهنم در جوف مرد مسلمانى جمع نمى‌شود[3].

و در كتاب فقيه آمده كه: فضل بن ابى قره سمندى گفته است: امام صادق (ع) به من فرمود: آيا مى‌دانى شحيح كيست؟ عرضه داشتم: شحيح همان بخيل است. فرمود: نه، شحيح از بخيل بدتر است، براى اينكه بخيل به معناى كسى است كه از آنچه خودش دارد بخل مى‌ورزد، و در راه خدا نمى‌دهد، ولى شحيح كسى است كه حتى از آنچه در دست مردم است بخل مى‌ورزد، نه خودش به كسى چيزى مى‌دهد، و نه مى‌گذارد ديگران بدهند، و حتى هيچ چيزى در دست مردم نمى‌بيند، مگر اينكه آرزو مى‌كند از آن او مى‌بود، چه از حلال و چه از حرام، و به هيچ رزقى از خداى عز و جل قانع نمى‌شود[4].


[1] اصول كافى، ج 1، ص 27، ح 1.

[2] محاسن برقى، ج 1، ص 262، ح 327.

[3] مجمع البيان، ج 9، ص 262.

[4] من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 34، ح 9.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 363
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست