نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 349
به يهوديان
است، خواسته بفهماند اين گونه مكرها بر دامن كبريايى خدا گردى نمىنشاند. و اگر
آيه را با جمله عزيز و حكيم ختم كرد، براى اين است كه باز
در اين سوره سرانجام كار يهود و منافقين را تشبيه كرده به اقوامى كه در قرنهاى
نزديك به عصر يهوديان و منافقين وبال فريبكاريهاى خود را چشيدند، و اين خود شاهد
عزت و اقتدار خداست. و نيز اگر دچار عذاب شدند، بدين جهت بوده كه عذابشان بر طبق
حكمت و مصلحت بوده، و اين خود شاهد حكمت خدا است.
(هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ مِنْ دِيارِهِمْ
لِأَوَّلِ الْحَشْرِ) اين آيه تسبيح موجودات و عزت و حكمت
خداى را كه در آيه قبلى آمده بود تاييد مىكند، و مراد از جمله آنان كه از
اهل كتاب كافر شدند و خدا بيرونشان كرد قبيله بنى النضير است كه يكى از
قبائل يهود بودند، و در بيرون شهر مدينه منزل داشتند، و بين آنان و رسول خدا 6
عهدى بر قرار شده بود كه همواره با هم به مسالمت زندگى كنند، دشمنان هر يك دشمنان
ديگرى و دوستان هر يك دوستان ديگرى باشد. ولى بنى النضير اين پيمان را شكستند، و
رسول خدا 6 دستور داد تا جلاى وطن كنند كه- ان شاء اللَّه- شرح داستانشان در بحث
روايتى آينده مىآيد.
كلمه
حشر به معناى بيرون كردن است اما نه بيرون كردن يك نفر، بلكه يك جمعيت، و نه
به اختيار، بلكه به اجبار. و اضافه اول الحشر اضافه صفت به موصوف، و
به معناى حشر اولى است. و لام در لاول به معناى فى- در
است، نظير لامى كه بر سر كلمه دلوك در جمله(أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ)[1]
آمده، يعنى نماز بخوان در هنگام دلوك شمس .
و
معناى آيه اين است كه: خداى تعالى همان كسى است كه يهوديان بنى النضير را براى
اولين بار از جزيرة العرب از خانه و زندگيشان بيرون كرد.
آن
گاه به اهميت اين جريان اشاره نموده، مىفرمايد:(ما
ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا) يعنى:
هيچ
احتمال نمىداديد كه دست از وطن خود كشيده بيرون روند، چون شما از اين قبيله قوت و
شدت و نيرومندى سابقه داشتيد.(وَ ظَنُّوا أَنَّهُمْ
مانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ) خود آنها
هم هرگز چنين احتمالى نمىدادند، آنها پيش خود فكر مىكردند قلعههاى محكمشان
نمىگذارد خدا آسيبشان برساند، و ما دام كه در آن قلعهها متحصن هستند، مسلمانان
بر آنان غلبه نمىيابند. در