نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 293
هيچ پاداشى
از خداى تعالى نيستند.
(وَ اللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ)- اين جمله اشاره است به عظمت
فضل او، و اينكه مغفرت و جنتى كه خدا به عنوان پاداش به ايشان مىدهد فضل عظيمى
است از او.
[وجوه
متعدد در معناى آيه:(ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ
وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتابٍ ...)]
(ما أَصابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتابٍ
مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها ...) كلمه مصيبت به
معناى واقعه و حادثهاى است كه به انسان يا هر چيز اصابت كند، و اسم فاعل از مصدر
اصابت است، و از اصابه تير به هدف منشا گرفته، و هر چند اصابه حادثه از نظر مفهوم
اعم است، هم شامل اصابه حوادث خير مىشود و هم اصابه حوادث شر، و ليكن استعمال آن
در شر غلبه دارد، در نتيجه هر وقت كلمه مصيبت اطلاق شود بلاء و
گرفتارى به ذهن تبادر مىكند، و در آيه مورد بحث هم به همين معنا است، و مراد
از مصيبتى كه در زمين و از ناحيه آن به انسانها مىرسد قحطى و آفت
ميوهها و زلزلههاى ويرانگر و امثال آن است، و مراد از مصيبتى كه به جان
آدمى روى مىآورد بيمارى و جراحت و شكستن استخوان و مردن و كشته شدن و امثال
آن است، و مراد از برء كه مصدر فعل نبرأها است خلقت از
عدم است، و ضمير در فعل مذكور به مصيبت بر مىگردد.
ولى
بعضى[1] از مفسرين
گفتهاند: ضمير مذكور به انفس برمىگردد.
و
بعضى[3] ديگر
گفتهاند: به همه اين سه كلمه، يعنى ارض و انفس و
مصيبت برمىگردد.
مؤيد
احتمال اول كه همان برگشتن ضمير به مصيبت باشد اين است كه مقام آيه مقام بيان
مصائبى است كه در دنيا واقع مىشود، و باعث نقصى در اموال و انفس مىگردد، و اين
نيز باعث مىشود كه مردم از انفاق دست برداشته از شركت در جهاد تخلف كنند.
و
مراد از كتاب لوحى است كه در آن همه آنچه بوده و هست و تا قيامت خواهد
بود نوشته شده، هم چنان كه آيات و روايات هم بر آن دلالت دارد، و اگر از ميان
مصائب تنها به آنچه از زمين و از وجود خود انسانها ناشى مىشود اكتفاء كرد براى
اين بود كه گفتگو در باره آنها بود.
بعضى[4]
از مفسرين گفتهاند: اگر مصيبتى را مقيد كرد به قيد در زمين و در انفس،