ما آنان را به وصفى ناگفتنى ايجاد كرديم (35).
و هميشه بكر قرارشان داديم (36).
و نيز شوهر دوست و هم سن شوهران (37).
اين سرنوشت مخصوص اصحاب يمين است (38).
كه هم در گذشتگان بسيارند (39).
و هم در آيندگان (40).
و اما اصحاب شمال چه اصحاب شمالى؟ (نامه اعمالشان به نشانه جرم به دست چپشان داده مىشود) (41).
كه در آتشى نافذ و آبى جوشان (42).
و در سايهاى از دود سياه قرار دارند (43).
كه نه خنكى دارد، و نه سودى مىبخشد (44).
چون ايشان قبل از اين در دنيا عياش و طاغى بودند (45).
و بر شكستن سوگند محكم و عظيم، اصرار مىورزيدند (46).
و بارها مىگفتند آيا اگر بميريم و خاك و استخوان شويم دوباره زنده و مبعوث مىگرديم؟ (47).
آيا پدران گذشته ما نيز مبعوث مىشوند (48).
بگو انسانهاى اولين و آخرين (49).
به طور قطع براى اجتماع در ميقات روزى معلوم جمع خواهند شد (50).
آن گاه شما اى گمراهان تكذيبگر (51).
از درختى از زقوم خواهيد خورد (52).
و شكمها را از آن پر خواهيد ساخت (53).
و آن گاه از آب جوشان متعفن روى آن خواهيد نوشيد (54).
پس از آن باز هم خواهيد نوشيد، آن چنان كه شتر هيماء و دچار بيمارى استسقاء مىنوشد، و رفع عطش مىكند (55).
تازه همه اينها پذيرايى ابتدايى ورودشان به قيامت است (56).
بيان آيات
اين آيات حال و وضعى كه هر يك از آن سه طايفه در قيامت دارند شرح مىدهد.