نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 19 صفحه : 156
هست، و عروس
قرآن سوره الرحمن است.
سيوطى
هم اين روايت را در الدر المنثور از بيهقى از على (ع) از رسول خدا 6 نقل كرده[1].
[معناى
رحمن و اشاره به وجه اينكه در آغاز شمارش نعمتهاى مادى و معنوى، تعليم قرآن
را ذكر فرمود]
(الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ) كلمه الرحمن همانطور كه
در تفسير سوره حمد گفتيم صيغه مبالغه از رحمت است، و بر زيادى رحمت دلالت مىكند،
رحمت به وسيله بذل نعمت، و به همين جهت مناسب آمد كه در اين سوره نعمتهاى عمومى
را به رخ بكشد، چه نعمتهاى دنيايى مؤمن و كافر را و چه نعمتهاى آخرتى مؤمن را، و
چون نام رحمان دلالت بر رحمت عمومى خدا داشت در اول اين سوره واقع شد كه در آن
انواع نعمتهاى دنيوى و اخروى كه مايه انتظام عالم انس و عالم جن است ذكر شده است.
بعضى[2]
از مفسرين گفتهاند: نام رحمان از اسامى خاص به خداى تعالى است، غير خدا را رحمان
نمىنامند، به خلاف نام رحيم و راحم، كه بر ديگران نيز نهاده مىشود.
جمله(عَلَّمَ الْقُرْآنَ) آغاز شمارش نعمتهاى الهى است، و از
آنجايى كه قرآن كريم عظيمترين نعمتهاى الهى بود و در قدر و منزلت مقامى رفيعتر
از ساير نعمتها داشت، چون كلامى است از خداى تعالى كه صراط مستقيم را ترسيم
مىكند، و متضمن بيان راههاى سعادت است، سعادتى كه آرزوى تمامى آرزومندان و هدف
تمامى جويندگان است، لذا آن را جلوتر از ساير نعمتها قرار داد، و تعليم آن را حتى
از خلقت انس و جنى كه قرآن براى تعليم آنان نازل شده جلوتر ذكر كرد.
در
اين آيه مفعول اول تعليم حذف شده، و تقدير آن: علم الانسان القرآن- و آن را
به انسان بياموخت و يا علم الانس و الجن القرآن- قرآن را به انس و جن
بياموخت مىباشد، و احتمال دومى هر چند در كلمات مفسرين نيامده، ليكن به نظر
ما از احتمال اولى به ذهن نزديكتر مىآيد، چون در اين سوره هر چند يك بار، جن و
انس را مخاطب قرار مىدهد، و اگر تعليم قرآن مخصوص انسانها بود، و شامل جن نمىشد
صحيح نبود مرتب جن و انس هر دو را مخاطب كند.