responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 150

[قدر غير قضايى است كه قطعى و غير قابل برگشت مى‌باشد]

ممكن هم هست بگوييم: تقدير دو مرحله دارد، يك مرحله از آن تمامى موجودات عالم طبيعت و ما وراى طبيعت و خلاصه ما سوى اللَّه را شامل مى‌شود، و اين تقدير در اين مرحله عبارت است از تحديد اصل وجود به حد امكان و حاجت، و معلوم است كه اين تقدير شامل تمامى ممكنات مى‌شود، و تنها موجودى كه حد امكان و حاجت ندارد خداى سبحان است، كه واجب الوجود و غنى بالذات است، و هستيش از چهار چوب حد بيرون است، هم چنان كه خودش فرمود:(وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ مُحِيطاً)[1].

يك مرحله ديگر تقدير مخصوص به عالم مشهود ما است، كه تقدير در اين مرحله عبارت است از تحديد وجود اشياى موجود در آن، هم از حيث وجودش و هم از حيث آثار وجودش و هم از حيث خصوصيات هستيش، بدان جهت كه هستى و آثار هستيش با امور خاصه از ذاتش يعنى علل و شرايط ارتباط دارد، و به خاطر اختلاف همين علل و شرايط هستى و احوال او نيز مختلف مى‌شود، پس هر موجود كه در اين عالم فرض كنيم و در نظر بگيريم به وسيله قالب‌هايى از داخل و خارج قالب‌گيرى و تحديد شده، عرض، طول، شكل، قيافه و ساير احوال و افعالش مطابق و مناسب آن علل و شرايط و آن قالب‌هاى خارجى مى‌باشد.

پس تقدير الهى موجودات عالم ما را كه عالم مشهود است به سوى آنچه در مسير وجودش برايش تقدير و قالب‌گيرى كرده هدايت مى‌كند، هم چنان كه فرمود:(الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدى‌)[2] يعنى آنچه را خلق كرده به سوى آنچه كه برايش مقدر نموده هدايت فرمود، و سپس همين تقدير و هدايت را با امضاى قضا تمام و تكميل كرد، و در معناى همين تقدير و هدايت آيه شريفه زير است كه مى‌فرمايد: (مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ )[3] كه با جمله‌(ثُمَّ السَّبِيلَ يَسَّرَهُ) اشاره مى‌كند به اينكه تقدير منافاتى با اختيارى بودن افعال اختيارى ندارد.

و اين نوع از قدر فى نفسه غير قضايى است كه عبارت است: حكم قطعى خداى تعالى به وجود يافتن چيزى، همان حكمى كه در آيه‌(وَ اللَّهُ يَحْكُمُ لا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ)[4] آن را


[1] خدا همواره بر همه چيز محيط بوده است. سوره نساء، آيه 126.

[2] تسبيح كن پروردگارت را كه هر چه آفريد بدون نقص آفريد، و هر چه را خلق كرد نخست قالب‌گيرى و سپس هدايت نمود. سوره اعلى، آيه 2 و 3.

[3] او را از نطفه آفريد، پس اندازه‌گيريش نمود، و سپس راه را برايش هموار كرد. سوره عبس، آيه 19 و 20.

[4] و خداوند حكومت مى‌كند و هيچ كس را ياراى جلوگيرى يا رد احكام او نيست. سوره رعد، آيه 41.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 19  صفحه : 150
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست