نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 583
انس آورده، براى اين است كه سخن از خلقت است و خلقت جن قبل از خلقت انس
بوده، به شهادت اينكه مىفرمايد:(وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ)[1]. و عبادت غرض و نتيجهاى است كه عايد فعل خدا
مىشود، نه عايد فاعل كه خود خدا باشد، به همان بيانى كه گذشت.
و
از اينكه در آيه شريفه به وسيله نفى و استثناء، غرض را منحصر در عبادت كرده فهميده
مىشود كه خداى تعالى هيچ عنايتى به آنان كه عبادتش نمىكنند ندارد، هم چنان كه
گفتيم آيه شريفه(قُلْ ما يَعْبَؤُا بِكُمْ رَبِّي لَوْ لا
دُعاؤُكُمْ) به آن تصريح مىكند.
(ما أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ)
كلمه اطعام به معناى دادن طعام به كسى است كه آن را بچشد و بخورد، در
قرآن كريم فرموده:(وَ الَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَ يَسْقِينِ)[2] و
نيز فرموده:(الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ)[3] و
بنا بر اين، ذكر اطعام بعد از رزق، از قبيل ذكر خاص بعد از عام است كه معمولا در
جايى به كار مىرود كه گوينده نسبت به خاص عنايتى بيشتر دارد. و در اينجا خداى
تعالى خواسته است در بين همه انحاء رزق عنايت بيشتر خود را نسبت به طعام بفهماند و
اين بدان جهت است كه احتياج به طعام خوردن و سوخت بدن را تامين كردن، از ساير
حوائج انسان وسيعتر است، و ساير حوائجش به آن اهميت نيست، زيرا بدن همواره سوخت و
سوز دارد، هر طعامى كه مىخورد وقتى مىخورد كه گرسنه است، و بعد از خوردن هم آن
را دفع نموده، دوباره گرسنه مىشود.
بعضى
از مفسرين[4]
گفتهاند: منظور از رزق، روزى دادن بندگان به بندگان است، مىخواهد بفرمايد: من از
بندگانم نه مىخواهم كه بندگان را روزى دهند، و نه اينكه به خود من چيزى اطعام
كنند.
بعضى[5]
ديگر گفتهاند: مراد از اطعام تقديم طعام به درگاه خدا است، آن طور كه يك برده
طعامى را نزد مولايش، و يك خدمتكار طعامى را نزد مخدوم خود مىبرد، مىخواهد
بفرمايد: من نمىخواهم بندگانم براى من رزقى تحصيل كنند، و نيز از ايشان نمىخواهم
كه
[1] جن را قبل از اين از نار سموم آفريديم. سوره حجر، آيه 27.
[2] خدايى كه به من اطعام مىكند و مرا سيراب مىگرداند. سوره
شعراء، آيه 79.
[3] خدايى كه به آنان كه همه گرسنه بودند طعام داد. سوره ايلاف،
آيه 4.