responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 580

پاداش دهد كه اللَّه است.

پس پاداش كمالى است براى فعل خدا، نه براى فاعل فعل كه خود خدا است، پس عبادت غرض از خلقت انسان است، و كمالى است كه عايد انسان مى‌شود، هم عبادت غرض است و هم توابع آن- كه رحمت و مغفرت و غيره باشد. و اگر براى عبادت غرضى از قبيل معرفت در كار باشد، معرفتى كه از راه عبادت و خلوص در آن حاصل مى‌شود در حقيقت غرض أقصى و بالاتر است، و عبادت غرض متوسط است.

[بيان اينكه الف و لام در الجن و الانس الف و لام جنس، و لام در ليعبدون لام غرض است‌]

حال خواهى گفت: حمل كردن لام در جمله ليعبدون بر لام غرض معارض است با آيه شريفه‌(وَ لا يَزالُونَ مُخْتَلِفِينَ إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ)[1] و با آيه شريفه‌(وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ)[2] براى اينكه ظاهر آيه اول اين است كه غرض از خلقت اختلاف است، و ظاهر آيه دوم اين است كه غرض از خلقت رفتن بسيارى از افراد جن و انس به جهنم است ناگزير ما بايد از حمل لام بر لام غرض صرف نظر نموده بگوييم لام غايت است (در اين صورت معناى هر سه آيه اين مى‌شود كه: خداى تعالى انسان را نه براى عبادت و نه براى اختلاف و نه براى جهنم آفريد بلكه انسانى آفريده كه بعضى او را عبادت مى‌كنند و بعضى از خلقت خود اختلاف را نتيجه مى‌گيرند و بعضى جهنمى شدن را).

در پاسخ مى‌گوييم: اما آيه اول كه اشاره و لذلك- و براى همين هم خلقشان كرده‌ايم اشاره به رحمت است، نه به اختلاف. و اما آيه دوم هر چند لام در آن لام غرض است، مى‌فرمايد به منظور ريختن در دوزخ و يا اختلاف خلقشان كرده‌ايم، و ليكن اين غرض، غرض اصلى نيست، بلكه تبعى و به قصد ثانوى است، كه گفتار مفصل ما در تفسير اين دو آيه گذشت.

حال اگر بگويى در صورتى كه لام در جمله ليعبدون لام غرض باشد اين اشكال متوجه مى‌شود كه اگر غرض از خلقت، عبادت بندگان باشد، با در نظر داشتن اينكه تخلف مراد او از اراده‌اش امرى محال است، بايد تمامى بندگان او را عبادت مى‌كردند و حال آنكه مى‌بينيم كه بسيارى از آنان او را نمى‌پرستند، و اين خود بهترين دليل است بر اينكه لام در آيه، لام غرض نيست، و اگر هم لام غرض باشد مراد از عبادت، عبادت تشريعى و دينى نيست، بلكه عبادت تكوينى است، كه در آيه‌(وَ إِنْ مِنْ شَيْ‌ءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ)[3] از آن خبر


[1] و بشر با هم اختلاف مى‌كنند مگر آن افرادى كه پروردگارت به آنان رحم كرده باشد كه براى همين هم خلقشان كرد. سوره هود، آيه 118 و 119.

[2] ما براى جهنم بسيارى از جن و انس را تهيه ديده‌ايم. سوره اعراف، آيه 179.

[3] هيچ موجودى نيست مگر آنكه خدا را با تسبيحش حمد مى‌گويد. سوره اسرى، آيه 44.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 580
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست