نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 574
در اين دو
آيه تفريعى شده است بر حجتهايى كه قبلا بر وحدانيت خدا در ربوبيت و الوهيت اقامه
شده بود، و داستانهاى متعددى از امتهاى گذشته كه به خدا و رسولان او كفر
مىورزيدند، و سرانجام كارشان به انقراض انجاميد، در آن آمده بود.
در
اين دو آيه نتيجه مىگيرد: حال كه چنين است پس به سوى خدا فرار كنيد. و مراد از
فرار كردن به سوى خدا، انقطاع به سوى او است به دست برداشتن از كفر، و گريزان بودن
از عقابى كه كفر به دنبال دارد، و متوسل شدن به ايمان به خداى تعالى به تنهايى، و
اينكه او را يگانه معبودى بى شريك براى خود بگيرند.
جمله(وَ لا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ) به منزله
تفسيرى است براى جمله (فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ)
و معنايش اين است: اين كه گفتيم به سوى خدا بگريزيد، و دست از غير او برداريد،
مرادمان اين است كه به خداى يكتا برگرديد، به خدايى كه شريكى در الوهيت و معبوديت
ندارد.
و
خداى تعالى جمله(إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ) را
مكرر آورده تا انذار را تاكيد كند.
و
اين دو جمله از زبان رسول خدا 6 حكايت شده است.
بحث
روايتى [ (رواياتى در باره آيات انفسى، رزق، يد داشتن خدا، و خلق زوجين از هر چيز
و ...)]
در
تفسير قمى در ذيل آيه(وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا
تُبْصِرُونَ) مىگويد: امام فرمود: آيتى كه خدا در خود تو دارد، اين است كه تو را
شنوا و بينا كرده، يك بار خشم مىكنى و يك بار راضى مىشوى، گاهى گرسنه مىشوى و
گاهى سير، و همه اينها آيتهاى خدا است[1].
مؤلف:
در مجمع البيان اين تفسير را به امام صادق (ع) نسبت داده[2].
و
در كتاب توحيد به سند خود از هشام بن سالم روايت كرده كه گفت: اشخاص از امام صادق
سؤالاتى مىكردند، از آن جمله شخصى پرسيد: پروردگار خود را با چه چيزى شناختى؟
فرمود: به اينكه تصميم قطعى بر عملى مىگيرم، ولى چيزى نمىگذرد كه تصميم سست
مىشود، و بر كارى همت مىگمارم ولى آن كار نمىشود، پس معلومم شد كه من تصميم
مىگيرم و او آن را فسخ مىكند، من همت مىگمارم و او آن را نقض مىكند[3].
مؤلف:
اين روايت را صاحب خصال از آن جناب از پدر و جد بزرگوارش از امير