نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 54
جهت دين را
ميزان ناميده كه عقايد و اعمال به وسيله آن سنجش مىشود، و در نتيجه در روز قيامت
هم بر طبق آن سنجش محاسبه و جزاء داده مىشود. پس ميزان عبارت است از دين با اصول
و فروعش. و مؤيد اين وجه كلام ديگر خداى تعالى است كه مىفرمايد:()(لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ
أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمِيزانَ )[1] چون ظاهر اينكه فرموده: معهم با
آنان اين است كه مراد از ميزان همان دين باشد.
بعضى
از مفسرين[2] گفتهاند
ميزان به معناى عدل است، و اگر عدل ميزان خوانده شده بدين جهت است كه ميزان وسيله
برقرارى انصاف و مساوات در بين مردم است و عدل نيز چنين است. آن گاه براى گفته خود
چنين تاييد آورده كه در سابق در آيه:(وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ
بَيْنَكُمُ) كلمه عدل ذكر شده بود، پس معلوم مىشود منظور از ميزان همان عدل
است.
ليكن
ما اين معنا را قبول نمىكنيم، براى اينكه در خود آيه هيچ شاهدى بر اين نيست كه منظور
از ميزان، عدل باشد. و ما در سابق در معناى آيه لاعدل گفتيم كه مراد
از عدل اين است كه آن جناب در تبليغ رسالت خود و در اجراى احكام خدا بين مردم فرق
و تفاوت نگذارد، و خلاصه مراد از عدل برقرار كردن مساوات در بين همه طبقات است، نه
عدالت قاضى و حاكم.
بعضى
ديگر گفتهاند:[3] مراد از
ميزان همان ترازوى معروف است، كه با آن سنگينى چيزى سنجيده مىشود.
و
خواننده خودش مىداند كه اين تفسير درست نيست.
بعضى
ديگر گفتهاند:[4] مراد از
ميزان، رسول خدا 6 است.
البته
ممكن است كلام اين مفسر را به همان وجهى كه ما آورديم ارجاع داد، چون ما گفتيم
مراد از ميزان، دين خدا با اصول و فروع آن است، و معلوم است كه رسول خدا 6 مصداق
تمام عيار آن است، چون ترازويى است كه وزن دين دارى تك تك امت به وسيله او سنجيده
مىشود و هر فردى كه بيشتر به آن جناب شباهت دارد، ديندارتر، و هر فردى كه كمتر شباهت
دارد دينش كمتر است، ولى با اين حال اين توجيه با آيه 25 سوره حديد كه چند سطر قبل
گذشت آن طور كه بايد نمىسازد.
[1] ما فرستادگان خود را با آياتى روشن فرستاديم، و با آنان كتاب
و ميزان نازل كرديم. سوره حديد، آيه 25.