responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 477

ايمان غير از حب و بغض است. آن گاه اين آيه را تلاوت فرمود:(حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ ...)[1].

و در مجمع البيان است كه بعضى گفته‌اند: كلمه فسوق به معناى كذب است- نقل از ابن عباس و ابن زيد، و نيز منقول از امام ابى جعفر (ع)[2].

مؤلف: در اين معنا روايات ديگرى نيز هست.

و در كافى به سند خود از على بن عقبه از امام صادق (ع) روايت آورده كه فرمود: مؤمن برادر مؤمن، و چشم او و راهنماى او است. به او خيانت و ظلم نمى‌كند، او را فريب نمى‌دهد، و اگر وعده‌اى به او داد خلف وعده نمى‌كند[3].

مؤلف: و در معناى اين حديث روايات ديگرى از آن جناب نقل شده كه در بعضى از آنها به جاى مؤمن فرموده: مسلمان برادر مسلمان است، او را ظلم نمى‌كند، و اگر ديگران به او ظلم كنند بى ياورش نمى‌گذارد، و نيز دنبال سر او بدگويى نمى‌كند[4].

و در كتاب محاسن به سند خود از ابى حمزه ثمالى از امام ابى جعفر باقر (ع) روايت كرده كه فرمود: مؤمن برادر مؤمن است، برادر پدرى و مادريش، براى اينكه خداى عز و جل مؤمن را از طينت باغهاى آسمانى آفريده، و از باد و بوى جنان بر او دميده و بهمين جهت مؤمن، برادر پدرى و مادرى مؤمن است‌[5].

[چند روايت در باره اخوت ايمانى و شان نزول آيه:(وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا ...)]

و در الدر المنثور است كه احمد، بخارى، مسلم، ابن جرير، ابن منذر، ابن مردويه و بيهقى- در كتاب سنن- از انس روايت كرده‌اند كه گفت: شخصى به رسول خدا 6 عرضه داشت چه خوب بود سرى به عبد اللَّه بن ابى (وى بزرگ منافقين بود) بزنى.

رسول خدا 6 بدون درنگ بر الاغى سوار شد و مسلمانان هم با او به راه افتادند، و راهى كه مى‌بايد طى مى‌كردند زمينى خشك و شوره‌زار بود، همين كه رسول خدا 6 به عبد اللَّه و همفكرانش رسيد عبد اللَّه گفت: دور شو از من، به خدا سوگند بوى الاغت ناراحتم كرد.

مردى از انصار گفت: به خدا سوگند الاغ رسول خدا 6 خوشبوتر از تو است. بعضى از ياران عبد اللَّه به حمايت او برخاسته و بعضى از ياران رسول خدا


[1] اصول كافى، ج 2، ص 125، ح 5.

[2] مجمع البيان، ج 9، ص 133.

[3] اصول كافى، ج 2، ص 166.

[4] اصول كافى، ج 2، ص 167، ح 11.

[5] محاسن، باب 4، ص 134، ح 12.

نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی    جلد : 18  صفحه : 477
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست