و
اين معنا بر بعضى از مفسرين[2] مخفى
مانده و اطلاق اخوت در آيه را در باره مؤمنين، اطلاقى مجازى و از باب استعاره
گرفته و گفتهاند: شركت دو نفر در داشتن ايمان، شبيه است به شركت آن دو در اصل
تولد، براى اينكه هم تولد، اصلى است براى بقاء، چون منشا حيات است، و هم ايمان
منشاى است براى بقاء ابدى در بهشت. بعضى[3]
هم گفتهاند: اين اخوت از باب تشبيه بليغ است، از اين حيث كه مؤمنين همه به يك
ريشه منسوبند آن هم ايمان است، كه باعث بقاء ابدى است.
بحث
روايتى [رواياتى در ذيل آيه:(لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ
يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ) و(لا
تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ)]
در
مجمع البيان در ذيل آيه(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا)
مىگويد: زراره از امام باقر (ع) روايت كرده كه فرمود: هنوز هيچ شمشيرى در اسلام
كشيده نشده، و هيچ صف نمازى وصف جنگى بر پا نشده بود، و هيچ اذانى به صداى بلند
گفته نشده بود، و هيچ خطاب (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا)
نازل نشده بود كه افراد قبيله اوس و خزرج مسلمان شدند[4].
مؤلف:
و از ابن عباس هم روايت شده كه گفته است: هيچ خطابى به(يا
أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا) در مكه نازل نشد، هم چنان كه هيچ
خطابى به(يا أَيُّهَا النَّاسُ) در مدينه
نازل نشد[5]- تا آخر
حديث- ولى بعضى[6] در باره
ذيل اين حديث ترديد كردهاند. در اين ميان روايات ديگرى در الدر المنثور[7]
و تفسير قمى[8] در سبب
نزول آيه(لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ)
نقل شده، كه با مضمون آيه آن طور كه بايد مطابقت ندارد، و ما متعرض آنها نشديم،
اگر كسى خواسته باشد مىتواند به اين دو تفسير مراجعه كند.
و
در الدر المنثور است كه احمد، بخارى، مسلم، ابو يعلى و بغوى- در كتاب معجم