نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 425
خدايند، نه
از صفات ذات او.
و
كلمه رضا- به طورى كه گفتهاند[1]- هم به
خودى خود متعدى مىشود و مفعول مىگيرد، و هم با حرف عن . چيزى كه هست اگر
به خودى خود متعدى نشود ممكن است مفعولش، هم ذات باشد مثل اينكه بگويى رضيت
زيدا- از زيد خوشنودم ، و هم ممكن است معنا باشد مثل اينكه بگويى رضيت
امارة زيد- من از امارت و رهبرى زيد خوشنودم همان طور كه خداوند فرموده:(وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً)[2]. و
اگر با حرف عن متعدى شود مفعولش تنها ذات خواهد بود همان طور كه
خداوند فرموده:(رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ)[3]. و
اگر با حرف باء متعدى شود مفعولش تنها معنا خواهد بود مثل اين قول
خداوند:
و
چون همان طور كه گفتيم رضايت خدا صفت فعل او و به معناى ثواب و جزاء است، و جزاء
همواره در مقابل عمل قرار مىگيرد نه در مقابل ذات در نتيجه هر جا ديديم كه رضايت
خدا به ذاتى نسبت داده شده، و با حرف عن متعدى گشته، همانطور كه در
آيه(لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ)
اين طور استعمال شده، بايد بگوييم نوعى عنايت باعث شده كه كلمه رضا با
حرف عن متعدى شود و آن عنايت اين است كه بيعت گرفتن را كه متعلق رضا
است ظرف گرفته براى رضا، و ديگر چارهاى جز اين نبوده كه رضا متعلق به خود مؤمنين
شود.
پس جمله(لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ
الشَّجَرَةِ) از ثواب و پاداشى خبر مىدهد كه خداى تعالى در مقابل بيعتشان در زير
درخت به ايشان ارزانى داشته.
و
بيعت حديبيه در زير درختى به نام سمرة واقع شد، و همه مؤمنينى كه با آن جناب بودند
بيعت كردند. از اينجا معلوم مىشود كه ظرف(إِذْ
يُبايِعُونَكَ) متعلق است به رضايت در جمله(لَقَدْ رَضِيَ) و لام در اين جمله لام سوگند است.
[توضيحى
راجع به تفريع جمله:(فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ)
بر قلبش:(لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ ...)]
(فَعَلِمَ ما فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَ أَثابَهُمْ
فَتْحاً قَرِيباً وَ مَغانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَها وَ كانَ اللَّهُ عَزِيزاً
حَكِيماً) اين آيه به دليل اينكه در آغازش فاء تفريع آمده
نتيجهگيرى از جمله