نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 419
غنيمتهاى
خيبر را بعد از فتح خيبر به آنان اختصاص مىدهد كه به زودى داستانش در تفسير آيه(وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغانِمَ
كَثِيرَةً تَأْخُذُونَها فَعَجَّلَ لَكُمْ هذِهِ) خواهد آمد. و خدا در اين آيه با جمله(إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلى مَغانِمَ
لِتَأْخُذُوها) به همان
داستان اشاره دارد.
(قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونا كَذلِكُمْ قالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ)-
در اين آيه به رسول گرامى خود مىفرمايد:
ايشان
را نگذار دنبالت بيايند. و در پاسخ جمله ذرونا بگو لن
تتبعونا .
[مقصود
از اينكه در باره متخلفانى كه در خواستشان در مورد پيوستن به مجاهدان براى غنيمت
گرفتن رد شد فرمود: جز اندكى نمىفهمند]
(فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنا)- يعنى متخلفين بعد از اينكه
اين درخواستشان كه به دنبال آنها حركت كنند پذيرفته نشود خواهند گفت: شما به ما
حسد مىورزيد. و در جمله(بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ
إِلَّا قَلِيلًا)، پاسخى است از اينكه گفتند شما به ما حسد
مىورزيد، ولى اين جواب را صريحا متوجه خود آنان نكرد و نفرمود: بل لا
تكادون تفقهون ... ، شما حرف به خرجتان نمىرود، بلكه فرمود ايشان حرف به
خرجشان نمىرود، و اين بدان جهت بوده كه حرف به خرجشان نمىرفته، و در مقامى كه
قرآن ادعاء مىكند كه آنها چنين هستند، ديگر معنا ندارد روى سخن را به خود آنان
كند، لذا خطاب را متوجه رسول خدا كرد و فرمود:(بَلْ كانُوا لا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا).
و
دليل نفهميشان اين است كه اين گفتارشان شما با ما حسادت مىورزيد اصلا
ربطى به كلام رسول خدا 6 ندارد و آن جناب از غيب خبرشان داده بود كه خدا از پيش
اينچنين خبر داده كه شما هرگز ما را پيروى نمىكنيد، و آنها در پاسخ گفتهاند اولا
شما نمىگذاريد ما پيرويتان كنيم و اين معنا از ناحيه خدا نيست. و ثانيا
جلوگيريتان از شركت ما در غنائم براى اين است كه مىخواهيد غنائم را خودتان به
تنهايى بخوريد و به ما ندهيد.
و
اين پاسخ كلام كسى است كه نه ايمان دارد و نه عقل. كسى كه اينقدر قدرت تشخيص ندارد
كه رسول خدا 6 معصوم است و در هيچ امرى داخل و خارج نمىشود مگر به امر خدا، اگر
بخواهيم حمل به صحت كنيم حد اقل اين است كه بگوييم مردمانى ساده و كم فهم
بودهاند، كه با ادعاى اسلام و ايمان اين طور با رسول خدا 6 سخن گفتهاند.
از
اينجا معلوم مىشود كه مراد از نفهميدنشان مگر اندك بسيط بودن عقل و
ضعف فهم آنان است، كه سخن اشخاص را آن طور كه بايد درك نمىكنند، نه اينكه بعضى از
قسمتهاى كلام را مىفهمند و بعضى را نمىفهمند و آنچه مىفهمند كمتر و آنچه را
نمىفهمند بيشتر است. و نه اينكه اقليتى از آنان مىفهمند و اكثريتى نمىفهمند،
كما اينكه بعضى از
نام کتاب : ترجمه تفسیر المیزان نویسنده : علامه طباطبایی جلد : 18 صفحه : 419